چگونه با ترومای جمعی این روزها کنار بیاییم؟
یک روانشناس و مشاور خانواده ضمن تشریح روشهای مقابله با ترومای جمعی درباره نحوه برخورد با کودکان در چنین شرایطی گفت: حقیقت را بگویید، اما لازم نیست همهچیز را خیلی دقیق توضیح دهید. بهقدری که آرام شود و احساس امنیت کند کافی است اگر فرزندتان سؤالی میکند که جوابش را نمیدانید اشکالی ندارد که بگویید فعلا نمیدانم اما حتما جواب سؤالت را پیدا میکنم.
به گزارش زنهار؛ بعد از شهریورماه 1401 یعنی مرگ مهسا امینی و شروع اعتراضات در نقاط مختلف کشور، اغلب مردم دچار نشانههای اضطرابی، بیخوابی، ناامیدی و حتی اختلالات و ناراحتیهای عمیق روحی شدند درواقع میتوان گفت یک ترومای جمعی گریبانگیر مردم ایران شد. باتوجه به شرایط حساس کنونی جامعه برای هر شهروندی لازم است تا بداند برای مقابله با این تروما باید چیکار کند و چگونه روح و روان خود را از این منجلاب نجات دهد.
مینو چوپانی، دکترای روانشناسی تربیتی و مشاوره خانواده با اشاره به دلایل اصلی ترومای جمعی گفت: هر رویداد ناخوشایندی که برای مردم یک جامعه رخ میدهد، ممکن است به ترومای جمعی منجر شود. این نوع اتفاقات اغلب سیاست و احساسات ملی را تغییر میدهند و حتی ممکن است بر تصمیمات شخصی افراد جامعه مانند بچهدارشدن یا نشدن نیز تأثیر بگذارند. این رویدادها تا مدتها بعد نیز در حافظه جمعی مردم باقی میمانند و بر ارزشها، باورها و سبک زندگی افراد جامعه اثر میگذارند. چند نمونه از رویدادهایی که باعث ترومای جمعی میشوند عبارتاند از: سقوط هواپیما؛ حملات تروریستی؛ قحطی؛ جنگ و درگیریهای نظامی؛ بیماریهای همهگیر؛ رکود اقتصادی؛ نسلکشی؛ بلایای طبیعی مانند طوفان و زلزله و سونامی. این حوادث ممکن است گروهی کوچک مانند خانواده یا گروهی بزرگتر مثل مردم یک کشور را درگیر کنند. نیازی نیست افراد که از درگیر رویداد شده باشند و تماشای اخبار مربوط به آن نیز ممکن است سبب گسترش ترومای جمعی شود. حوادث آسیبزا میتوانند سلامت روانی، نحوه رفتار، احساس، مشارکت جمعی و حتی تربیت فرزندان یک جامعه را تغییر دهند.
او درخصوص اثرات ترومای جمعی بر مردم بیان کرد: آسیبهای اجتماعی در وهله اول سلامت روان افراد جامعه را هدف میگیرند. تأثیر روانی این آسیبها ممکن است تا سالها میان اعضای یک جامعه مشاهده شود. شایعترین این مشکلات روانی همان اختلال استرس پس از سانحه است که احساس ناامنی و استرس را میان مردم افزایش میدهد. همچنین ممکن است به بروز حملات پانیک یا اضطراب فلجکننده در افراد منجر شود. کاهش اعتمادبهنفس و بحران وجودی نیز از دیگر مسائل روانی هستند که ترومای جمعی ایجاد میکند. اگر اجداد شما درگیر یک ترومای مشترک شده باشند و مشکل آنها بهدرستی حل نشده باشد، شما نیز با مسائل پس از آن درگیر میشوید. اگر تروما از نسلی به نسل دیگر منتقل شود، به آن ترومای میاننسلی میگویند. این تروما بسیار ویرانگر است، چراکه اغلب در ناخودآگاه افراد شکل میگیرد. برای حل این مشکل باید از درمانگرهای حرفهای کمک گرفت تا نسلهای بعدی در امان باشند.
این روانشناس با اشاره به اینکه چگونه باید با اثرات ترومای جمعی مقابله کنیم، گفت: آگاهشدن اولین گام است. سعی کنید درباره موقعیت فعلی و تأثیر رویداد آسیبزا بر شما، خانواده و اطرافیانتان آگاهی بیشتری کسب کنید. به این نکته مهم توجه کنید که شما بازمانده این رویداد هستید نه قربانی آن. با دوستی معتمد یا کارشناس سلامت روان صحبت کنید. تمرین ذهنآگاهی هم میتواند به افزایش سلامت جسم و روان شما کمک کند. در گام بعدی برای شناخت و بیان احساسات خودتان تلاش کنید. اینطوری در برابر شرایط سخت انعطافپذیرتر میشوید. تقویت حس قدردانی نیز به سازگاری بیشتر شما با شرایط کمک میکند. تحمل فجایع دردناک کار سادهای نیست اما در همین شرایط نیز میتوانیم روزنههای امید را پیدا کنیم.
چوپانی تاکید کرد: در شرایط سخت ممکن است از وضعیت جسم خود غافل شویم، درحالی که حفظ سلامت جسم به سلامت روان کمک میکند. برای حفظ سلامت جسمانی خود از خواب شبانه کافی، نوشیدن آب کافی، پرهیز از مصرف قند و چربی زیاد و ورزش غافل نشوید. ضمن اینکه پیداکردن گروهی از افراد که مثل شما ترومای جمعی را تجربه کردهاند، اهمیت بسیاری دارد. در کنار آنها میتوانید خودِ واقعیتان باشید و لازم نیست احساساتتان را پنهان کنید. صحبتکردن با این گروهها و دریافت حمایت اجتماعی راهی فوقالعاده برای درمان جمعی شماست. ترومای جمعی یکی از معضلات روانی جوامع است اما مجبور نیستیم آن را تنهایی تحمل کنیم. ایجاد ارتباط با انسانهای معتمد سبب تقویت انعطافپذیری و سلامت روان ما میشود.
او در پاسخ به این سوال که چطور به کودکان کمک کنیم با خبرهای خشونت آمیز و اتفاقات تلخ رخ داده در کشور کنار بیایند؟ گفت: به پدر و مادرها میگویم از کودک بپرسید چقدر درباره چیزهایی که شنیده است میداند و به اطلاعات نادرست، تصورات غلط، ترسها و نگرانیهای او گوش دهید. اتفاقات ناگواری مثل تیراندازی در مدرسه یا خیابان کودک را نگران میکنند. ممکن است پیش خودش فکر کند «یعنی ممکنه نفر بعدی من باشم؟»، «اگر این اتفاقات برای من بیفته چی؟» و صدها پرسش مشابه دیگر از سر نگرانی و ترس. به سخنان کودک خوب گوش دهید تا با تمرکز بر نگرانیهایش، ترسشهایش را برطرف کنید.
چوپانی در پایان اظهار کرد: بعد از فهمیدن میزان اطلاعات کودک، با توجه به سنوسال و میزان درک او، درباره این نگرانیها با او حرف بزنید. کودک خردسال میخواهد بداند در دنیا چهخبر است و هرچقدر راحتتر مسئله را درک کند، راحتتر با آن کنار میآید. کودک را غرق در اطلاعات نکنید؛ فقط فرق بین واقعیت و تصور را برایش روشن کنید. حقیقت را بگویید، اما لازم نیست همهچیز را خیلی دقیق توضیح دهید. بهقدری که آرام شود و احساس امنیت کند کافی است. اگر فرزندتان سؤالی میکند که جوابش را نمیدانید، اشکالی ندارد که بگویید فعلا نمیدانم، اما حتما جواب سؤالت را پیدا میکنم. اگر ممکن بود، وقت بگذارید و با هم در وبگاههای مناسب دنبال پاسخ بگردید.