قتل سریالی 7 دختر چشم آبی در تهران!/ قاتل کجاست؟

به گزارش زنهار؛  طی سه ماه 7 قتل هولناک با روشی یکسان رخ می دهد. این تمام ماجرا نبود؛ چراکه دختران به قتل رسیده، ظاهری شبیه به هم داشتند. چشم های آبی و موهای بلوند. 

سروان فروتن مسئول رسیدگی به این پرونده هولناک بود و در اولین صحنه قتل با دختری 18 ساله که سحر نام داشت روبه‌رو شد. به همین ترتیب طی سه ماه 6 دختر که موهای بلوند و چشم های آبی داشتند به ترتیب به قتل رسیدند.

هفتمین گزارش قتل دختر چشم آبی در حالی مخابره شد که جسد دختر جوان در شرایط نیمه عریان در پارک جنگلی چیتگر رها شده بود.

صحنه قتل هولناک دختر چشم آبی

سروان فروتن در صحنه جنایت حاضر می شود. موهای دختر جوان به طرز هولناک و نامرتبی قیچی شده بود و روی صورتش نیز با چسمی تیز شبیه چاقو یا کاتر زخمی شده بود و مژه ها و ابروهای مقتول نیز کنده شده بود. با توجه به بررسی های انجام شده مشخص شد که قاتل ابتدا دختران چشم آبی را خفه کرده سپس با وحشیگری وی اجساد آثار شکنجه را می گذاشته است.

بالای جسد نیز یک عدد 7 انگلیسی با یک شکلک لبخند کشیده شده بود، گویا قاتل سعی داشت با پلیس ها بازی کند.

طعمه هفتمین قتل، دختری به نام مونا بود که تنها 20 سال داشت و در یکی از دانشگاه های تهران درس می خواند. در ادامه این فرضیه قوت گرفت که قاتل با ماشینی مدل بالا در خیابان ها پرسه می زند تا دخترهای مدنظر خود را بیابد.

قبل از ترک محل جنایت در پارک چیتگر مشخص شد که یک پیرمرد مشاهداتی را در ارتباط با قتل مونا 20 ساله داشته است. این پیرمرد در اظهارات خود عنوان کرد که مردی با ماشین خارجی به رنگ آلبالویی وارد پارک چیتگر شده و بعد از حدود 20 دقیقه با سرعتی بالا از پارک خارج شده است.

یک هفته پس از مرگ مونا دختری چشم آبی که بسیار ترسیده بود وارد کلانتری می شود و می گوید چند وقت اخیر در روزنامه خواندم که مردی با ماشین آلبالویی دختران چشم آبی را به طرز وحشتناکی به قتل می رساند. برای همین همیشه با عینک آفتابی از خانه بیرون می رفتم و سوار تاکسی می شدم. امروز فراموش کردم عینک آفتابی ام را بردارم. به سر کوچه رسیده بودم که مردی سوار بر خودرو آلبالو مزاحم من شد. مدام بوق میزد و میخواست با زور من را سوار خودرو اش کند. من ترسیده بودم و سریع خودم را به نانوایی محل رساندم اما توانستم شماره پلاک ماشین را بنویسم.

با بررسی های انجام شده مشخص شد خودرو بنز آلبالویی متعلق به دختری جوان است. مامور ها به خانه دختر جوان مراجعه کردند و مشخص شد مسخدم جوان این خانم که بیژن نام داشت و در گذشته در کانادا زندگی میکرد، به دلیل اینکه نامزد چشم آبی اش به او خیانت کرده است افسرده شده و به ایران می آید بعد از مدتی نیز تصمیم میگیرد از دخترانی که چشم هایی آبی دارند انتقام بگیرد چراکه شنیده بود، چشم های آبی رنگش باعث جذب طرف مقابل به او شده است.

او در در اظهارات خود به این موضوع اعتراف کرده بود که قتل دختران چشم آبی برای او به سرگرمی تبدیل شده بود و قصد داشت تا مدتی بعد به کانادا برگردد و از چند دختر چشم آبی دیگر نیز انتقام بگیرد.