قتل دوست قدیمی به خاطر آزارهای شیطانی
متهم که تاکنون سه بار پای میز محاکمه رفته مدعی است دوستش به او تعرض میکرد و به همین دلیل دست به جنایت زد.
به گزارش زنهار؛ پسر جوانی که مدعی است دست به قتل زده چون مقتول او را آزار داده و مهدورالدم بود، برای سومین بار محاکمه شد.
متهم که پسری جوان است مدعی است مقتول از او در حمام عکس گرفته و اخاذی میکرده است.
پنج سال قبل مردی به پلیس مراجعه کرد و گفت پسر ۲۴ سالهاش به نام کیوان گم شده است. شواهد نشان میداد کیوان آخرین بار همراه دوست سابقش آرش بیرون رفته بود. با افشای این ماجرا آرش بازداشت شد. او که با دروغگویی سعی داشت پلیس را گمراه کند نتوانست در برابر سوالات پلیس مقاومت کند و به قتل اعتراف کرد. آرش گفت: من کیوان را کشتم و جسدش را آتش زدم. سپس جنازه را داخل یک چاله در حاشیه فرودگاه امام خمینی دفن کردم.
آرش ۲۵ساله به اتهام قتل، جنایت بر میت و سرقت اموال قربانی در حالی در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای او حکم قصاص خواستند.
متهم درباره انگیزه قتل گفت: من و کیوان همکلاسی بودیم و همیشه به خانه هم رفتوآمد داشتیم. سالها پیش یک بار مجبور شدم در خانه آنها به حمام بروم اما آن روز کیوان از من عکس گرفت و درخواست رابطه نامشروع کرد. او میخواست مرا آزار بدهد که قبول نکردم اما تهدیدم کرد و گفت تصاویر برهنه مرا پخش میکند و آبرویم را میبرد. او مرا آزار داد و این شروع ماجرا بود. کیوان دست از این کار برنمیداشت و هر بار مقاومت میکردم مرا به پخش کردن عکسها تهدید میکرد. او حتی یکی دیگر از دوستانم به نام فریدون را هم چند بار تحت آزار و اذیت قرار داده بود. به همین خاطر آخرین بار سر همین موضوع با او درگیر شدم و او را کشتم.
در پایان آن جلسه، قضات دادگاه متهم را به پزشکی قانونی معرفی کردند تا کارشناسان پزشکی قانونی درباره او اظهار نظر کنند. همچنین قرار شد از فریدون نیز به عنوان مطلع بازجویی و تحقیقات تکمیل شود.
با تکمیل تحقیقات و استعلام دوبارهی نظر پزشکی قانونی، آرش بار دیگر پای میز محاکمه رفت.
در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده فریدون که به دادگاه احضار شده بود به عنوان مطلع در جایگاه ویژه ایستاد و حرفهای متهم را تایید کرد. او گفت: من چند بار در تله کیوان گرفتار شده بودم و او مرا آزار داده بود.
او ادامه داد: کیوان همیشه با پسران کم سن و سال رفاقت داشت و گمان میکنم هدفش از این دوستیها برقراری رابطه کثیف بود.
سپس قاضی دادگاه مادر قربانی را به جایگاه ویژه فرا خواند تا به سوالات هیات قضایی پاسخ دهد. این زن در پاسخ به سوالات قضات درباره رابطه دوستانه فرزندش با دوستان کم سن و سالش گفت: من هیچ وقت به رابطه پسرم و دوستانش مشکوک نشده بودم. گاهی که رابطه کیوان با دوستانش به هم میخورد پسرم ناراحت میشد و از من میخواست تا واسطه شوم. من هم به خاطر پسرم قبول میکردم و برای برقراری دوباره رابطه دوستی آنها واسطه میشدم ولی هیچ وقت فکر نمیکردم پسرم با آنها رابطه جنسی داشته باشد.
سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: معمولاً هر بار که کیوان مرا به خانهاش دعوت میکرد مادر او در خانه نبود. آخرین بار داییاش در طبقه پایین بود که برای ما وسایل پذیرایی آماده کرد. من واقعاً از کیوان میترسیدم و جرات نداشتم درباره رفتار او با کسی صحبت کنم. از طرفی هم خجالت میکشیدم به کسی بگویم تسلیم خواستهی شوم کیوان شدهام.
آرش در حالی که سرش را پایین انداخته بود ادامه داد: من چارهای غیر از تسلیم شدن در مقابل خواسته کیوان نداشتم ولی از خودم متنفر بودم و همیشه به این فکر میکردم که اگر در آینده ازدواج کنم و صاحب فرزندی شوم، چطور میتوانم فرزندم را درست تربیت کنم. من از خودم خجالت میکشیدم و حتی نمیتوانستم به خانوادهام حقیقت را بگویم.
او در تشریح جزئیات جنایت گفت: من آخرین بار تصمیم گرفتم با او صحبت کنم. به همین خاطر با ماشین دنبالش رفتم و گفتم بهتر است دست از سرم بردارد اما او قبول نمیکرد. من که عصبانی شده بودم با مشت به صورتش ضربه زدم. وقتی دستش را روبهروی صورتش گرفته بود، یک ضربه چاقو به او زدم. چون نیمهشب بود از ترسم جنازه را در حاشیه فرودگاه امام خمینی از ماشین بیرون انداختم. از باک ماشین بنزین بیرون آوردم و آن را آتش زدم. سپس جنازه سوخته را داخل یک گودال دفن کردم و برای اینکه پلیس را گمراه کنم کیف پول و انگشتر او را برداشتم و یک روز بعد آنها را بیرون انداختم.
آرش به عنوان آخرین دفاع نیز گفت: قبول دارم آخرین بار تصمیم به قتل کیوان داشتم و به همین خاطر چاقو همراهم بردم ولی در لحظه آخر منصر ف شدم. من فقط برای اینکه بتوانم از دست او فرار کنم با چاقو یک ضربه به او زدم ولی هرگز فکر نمیکردم همان ضربه موجب مرگش شود. من در زندان متوجه شدم او مهدورالدم و مستحق مرگ بوده و حالا هم از کشتن او پشیمان نیستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده و همچنین اظهارات مطلع، طبق بند الف ماده ۳۰۳ قانون مجازات اسلامی، او را از قصاص و پرداخت دیه معاف و به سه سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کردند. آرش به خاطر جنایت بر میت به پرداخت یکدهم دیه کامل و ۳۱ ضربه شلاق محکوم شد. هیات قضایی با توجه به اینکه قصد آرش از سرقت اموال قربانی از بین بردن آثار جرم بوده و پس از قتل آنها را نفروخته و بیرون انداخته است، او را از اتهام سرقت نیز تبرئه کردند.
این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد. قضات دیوان عالی کشور با طرح ایراداتی این حکم را شکستند و خواستند تا تحقیق درباره مراودات مالی متهم و مقتول از سر گرفته شود. از این رو قرار شد حسابهای بانکی کیوان و آرش استعلام و سپس آرش بار دیگر در دادگاه محاکمه شود.
در حالی که بررسیها نشان میداد دو دوست با یکدیگر مراوده مالیای که بتواند انگیزه جنایت باشد نداشتهاند آرش برای سومین بار از خود دفاع کرد.
در این جلسه مادر قربانی اعلام رضایت کرد؛ اما پدر کیوان برای آرش حکم قصاص خواست.
وقتی متهم برای سومین بار در جایگاه ویژه ایستاد اظهارات قبلیاش را تکرار کرد و گفت: باور کنید از این وضعیت خسته شده بودم و میخواستم کیوان دست از سرم بردارد اما او مدام من و خانوادهام را تهدید میکرد. من هم از ترس آبرویم سکوت میکردم تا اینکه آخرین بار او را کشتم. او مهدوالدم بود و باید کشته میشد. باور کنید او مستحق مرگ بود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.