منیره و سارا؛ دو دختری که پزشکان کمر به آزار آنان بستند
این گزارش را بخوانید تا دستتان بیاید، اوضاع جامعه پزشکی در ایران چه اوضاع نکبت باری است، البته که در میان این قشر هم انسانهای شریف پیدا میشود، اما به هر حال...
به گزارش زنهاربه نقل از هممیهن: شیمیدرمانی بیمورد دوسال است که زندگیاش را جهنم کرده، هزارویک درد تمامنشدنی، عفونتهای پوستی و جهش ژنها در بدنش و هزینههایی که از ایران تا هلند و انگلیس برای آزمایشهای مختلف داده. پزشک معالج همان ابتدای تشخیص به سرطان، اولین درمانی که آغاز کرده شیمیدرمانی بوده، بدون اینکه نوع دقیق سرطان را در او تشخیص دهد. این داستان یک بیمار از همه هزاران بیماری است که گرفتار شیمیدرمانیهای غیرضروری میشوند. بیماران دیگر هم شاید دچار نشده باشند اما اصرار پزشکان به انجام آن را یکی از مشکلات جدی در مسیر درمانی خودشان میدانند.
اشتباه پزشکها
منیره همان بیماری است که بهدلیل تشخیص اشتباه پزشک در نوع سرطان و شروع زودهنگام شیمیدرمانی در دو سال اخیر مشکلات زیادی را پشتسر گذاشته است و به گفته خودش تا آخر عمر باید با عوارض شیمیدرمانی غیرضروری بسوزد و بسازد.
او میگوید: «سال 1400 عمل فتقناف انجام دادم و همان زمان به من اعلام کردند که مبتلا به سرطان تخمدان هستم. آزمایشهای زیادی انجام دادم و یکماه بعد از عمل هم شیمیدرمانی آغاز شد. بعد از اولین شیمیدرمانی دچار انسداد روده شدم و عمل کردم. روده بزرگ من را از سیستم گوارشی خارج کردند اما شیمیدرمانی همچنان ادامه داشت. با وجود تمام عوارضی که شیمیدرمانی برای من داشت، امآرآی، سیتیاسکن و کونولوسکوپی هم انجام میدادم.» او ادامه میدهد: «یک جراحی هم در مردادماه 1401 انجام دادم چون پزشک اعلام کرده که هیچ تغییری در من به وجود نیامده و غدد سرطانی در سراسر شکم من همچنان وجود دارد. تصمیم گرفتم با پزشکان دیگر مشورت کنم و در نهایت تشخیص دادند که من اصلا سرطان تخمدان درجه کم داشتم و نوع درمان آن متفاوت بوده و شیمیدرمانی نباید برای آن انجام میشده است. شیمیدرمانیها حذف شدند و داروهای خوراکی را جایگزین کردند اما طی این مدت، عفونت شدید پوستی هم برای من به وجود آمد و مجبور شدم نزدیک به 10 روز در بیمارستان بستری شوم.»
اصرار پزشک برایم عجیب بود
سارا یکی دیگر از بیمارانی است که چندماه پیش جراحی تومور پستان انجام داده و با یکی از همین موارد توصیه به انجام رادیوتراپی و شیمیدرمانی در بخش خصوصی به توصیه پزشک دولتی مواجه شده است. او در توضیح بیشتر میگوید: «جراحی تومور پستان را در یکی از بیمارستانهای دولتی تهران انجام دادم اما پس از عمل، پزشک اصرار داشت که رادیوتراپی الزامی را در یکی از آزمایشگاههای خصوصی انجام دهم. انجام چهار جلسه شیمیدرمانی را هم بهعهده خودم گذاشته بود و میگفت هرطور خودت مایل هستی، تصمیم بگیر.»
زمانی که به او گفتم مایلم در همان بیمارستان دولتی پرتودرمانی انجام دهم، گفت مشکلی نیست، وقت بگیرید و به بیمارستان مراجعه کنید.» البته به گفته خودش حتی برای نوبتگیری در بیمارستان هم مشکلاتی داشته است: «چند روز بعد نوبت دادند و از صبح زود مراجعه کردم. بعد از تشکیل پرونده و چند ساعت معطلی، منشی پزشک به من اعلام کرد که دیگر امروز بیمار پذیرش نمیکنند و هفته آینده مراجعه کنم. همین باعث شد که پزشکم را تغییر دهم. پزشک جدید زمانی که برگههای من را دید بدون هیچ توضیحی اعلام کرد که نیازی به شیمیدرمانی ندارم اما باید همان 25جلسه پرتودرمانی را انجام دهم. شرایطم هم حاد نیست و میتوانم مدتی برای رسیدن به نوبت صبر کنم. حالا هم تقریبا دوهفتهای است که منتظر تماس بیمارستان برای تعیین وقت پرتودرمانی هستم اما رفتار آن پزشک و مشکلات روحیای که برای من بهوجود آورد را هیچ زمانی فراموش نمیکنم.»
سرطان مثل سرماخوردگی شده
بخش سرطان پستان در یکی از بیمارستانهای واقع در خیابان مطهری، پر است از زنانی که هرکدام بهدلایل مختلف مراجعه کردهاند و منتظر رسیدن نوبت هستند. باورکردنی نیست این میزان از مراجعات روزانه تنها برای یک بیماری.
یکی از کارکنان بخش میگوید: «وضعیت هرروز همین است و تعداد مراجعان هرروز بیشتر میشود. سرطان پستان مثل سرماخوردگی شده و باورمان نمیشود که این میزان مراجعات افزایش پیدا کرده است. البته یکی از دلایل اینهمه ازدحام هم هزینههای شیمیدرمانی است و مردم ترجیح میدهند مدتهای طولانی در اینجا معطل شوند چون قادر به تامین هزینههای بخش خصوصی نیستند.» او درباره اینکه آیا شیمیدرمانیهای غیرضروری هم میتواند منجر به این ازدیاد حضور بیماران در مراکز درمانی باشد، میگوید: «حداقل در بیمارستان ما که چنین موضوعی وجود ندارد. چون هزینهها بسیار بالاست و پزشکان مجاز نیستند که چنین توصیههایی داشته باشند اما شنیدهام که شیمیدرمانی در مراکز دیگر با آمار بالا انجام میشود و کلی هم جیب مردم را خالی میکنند.» این مسئله را یکی از بیماران حاضر در این مرکز درمانی هم تایید میکند و به هممیهن میگوید: «پدر من باید شش دوره شیمیدرمانی انجام دهد که هر دوره چیزی حدود 200 میلیون تومان هزینه دارد. هزینه رادیوتراپی هم تقریبا 20 تا 50 میلیون میشود. اگر قرار است خوب شود و زنده بماند، باید چیزی حدود 5/1میلیارد تومان هزینه کنیم.»
چند دلیل برای شیمیدرمانیهای غیرضروری
اینکه با روال عجیب شیمیدرمانیهای غیرضروری و نابجا مواجهیم، چند دلیل دارد و یک پزشک متخصص غدد دراینباره توضیحات جدیدی میدهد که به گفته خودش شاید تاکنون کسی به آنها توجهی نکرده باشد. او مایل نیست نامش در این گزارش منتشر شود و درباره این دلایل میگوید: «در کشور ما در حوزه سرطان هم رشته آنکولوژی داریم و هم رشته رادیوتراپی، همیشه درباره رادیوتراپی و شیمیدرمانی اختلاف وجود دارد و آسیب جدی آن متوجه بیماران است. برخی از بیماریها نیاز به شیمیدرمانی دارند و برخی دیگر رادیوتراپی اما در برخی موارد هردو نیاز است و این نقطه اختلاف در نظام درمان ماست درحالیکه این اختلاف در کشورهای دیگر حل شده است.»
به گفته این پزشک مشکل اینجاست که در ایران، پزشکان بهصورت تیمی کار نمیکنند و زمانی که بیمار به رادیوتراپیست مراجعه میکند، خودش تصمیمات درمانی را درباره بیمار میگیرد. گاهی هم رادیوتراپیستها پا را فراتر گذاشته و خودشان اقدام به شیمیدرمانی هم میکنند. درحالیکه این کار بسیار خطرناکی است و در تخصص آنها نیست، حتی مجوز لازم را هم ندارند. او درباره دلیل دیگر این مسئله میگوید: «در برخی موارد بیمار در مراحل آخر است و هیچ کار درمانیای برای او نمیتوان انجام داد. بههمیندلیل شیمیدرمانی را پیشنهاد میدهند بدون اینکه هیچ سودی در نتیجه نهایی او داشته باشد. در شیمیدرمانی رژیمهای مختلفی وجود دارد که برخی از آنها بسیار گران است. عمدتا برای این بیماران رژیمهای گرانقیمت تجویز و هزینههای هنگفتی تا چندصدمیلیون به او تحمیل میکنند.»
شیمیدرمانی باید از مطبها جمع شود
«درمان سرطان دو موضوع است؛ افزایش عمر و کیفیت زندگی». این پزشک متخصص به این دو نکته هم اشاره میکند و میگوید: «برخی داروهای نابجای شیمیدرمانی که برای از بین بردن تومور یا سلول سرطانی به کار میرود، عمر را دو تا سهماه افزایش میدهد اما عوارض آن بهشدت کیفیت زندگی فرد را مختل میکند. در دنیا هنگام تجویز بسیاری از داروها بهویژه شیمیدرمانی، با بیمار و خانواده او درباره درصد بهبودی یا افزایش طولعمر بااستفاده از یک دارو مشورت میشود و تصمیمگیری مشترک صورت میگیرد. اما در ایران کسی دراینباره صحبت نمیکند و خانواده بیمار تمام زندگی خود را میفروشد و خرج درمان سرطان بیمارشان میکند، چون پزشک به آنها اعلام کرده که یک داروی گران شاید منجر به بهبودی یا افزایشعمر شود.»
او معتقد است که شیمیدرمانی باید بهطور کامل از مطبها جمع و در مراکز درمانی مشخص یا بیمارستانها انجام شود: «بیمار باید در بیمارستان یا مراکز درمانی مشخص، رژیم شیمیدرمانی دریافت کند. نظارت بیمه دراینباره هم بهراحتی صورت میگیرد. مشکل اینجاست زمانی که بیمار در مطب دارو دریافت میکند، معلوم نیست آن دارو چطور تهیه شده؟ چهکسی آن را از چهطریقی تهیه کرده است؟ آیا دارو سالم و مورد تایید سازمان غذا و دارو هست؟ آیا دارو در پرونده بیمار ثبت میشود؟ خیلی از داروهای شیمیدرمانی فعلی در ناصرخسرو و بازار آزاد فروخته میشود. ازسویدیگر وزارت بهداشت هم باید دستورالعملهای درمانی سرطان را در فاصله زمانی کوتاه تغییر دهد چون موضوع سرطان در دنیا مرتب بهروز میشود. با مطرحشدن بحث پیوند مغز استخوان، سلولهای بنیادی، تکنولوژی نوین، تشخیصهای جدید و... این بهروزرسانیها ضرورت دارد.»