همدستی پدر و پسر برای قتل دختر آشنا
دختر جوان که رؤیای گویندگی در سر داشت به دام خواستگار متجاوز افتاد.
به گزارش زنهار، دختر جوان: در یکی از کلاسهای گویندگی با جوان ۳۰سالهای به نام ناصر آشنا شدم. ناصر مدعی بود که آشنایان زیادی در این حرفه دارد که میتواند مرا به آنها معرفی کند تا به رویایم برسم.
ناصر آخرین بار با من تماس گرفت و از من خواست تا قبل از رفتن به استودیو، به خانهاش بروم تا پدر و مادرش مرا ببینند. قدم در خانه گذاشتم. اما خبری از پدر و مادر ناصر نبود. او با تهدید و زور به من تجاوز کرد و لحظاتی بعد همسرش رسید.
او بهشدت ترسیده بود و چون کلید داخل قفل بود همسرش نمیتوانست در را باز کند. همان لحظه ناصر با پدرش تماس گرفت و وحشت زده موضوع را به او گفت. پدرش که در همان محدوده زندگی میکرد از پسرش خواست تا مرا از پنجره به پایین پرتاب کند.
ناصر با دستور پدرش قصد قتل مرا داشت. ناصر با بیرحمی مرا از پنجره طبقه سوم به پایین پرتاب کرد و پدرش که در حیاط ایستاده بود پیکر نیمه جان مرا روی زمین کشیده و در همان محدوده رهایم کرد.