راز پنهان جادوگری زن خائن برای شوهر بی نوا بعد از پنج سال رابطه نامشروع
زن جوان بعد از آشنایی با مرد غریبه برای قتل شوهرش با او همکاری کرد و به بهانه جادوگری شوهر این زن خائن را به قتل رسانده و سپس جسدش را به آتش کشیدند.
به گزارش زنهار، زن جوانی در مشهد بعد از پنج سال رابطه نامشروع با مرد جوان تصمیم به قتل همسرش بی نوای خود کرده بود که راز این جنایت هولناک بعد از گذشت دو ماه فاش شد. ترفند جادوگری زن جوان برای همسرش در واقع زمینه سازی قتل شوهرش بود. این زن و مرد غریبه با همدستی هم مرد بیچاره را به قتل رساندند تا با هم زندگی مخفیانه شان را ادامه دهند.
جادوگری زن خائن مشهدی
جسد سوخته ای در یک کارگاه مخروبه و در فاصله ۵ کیلومتری جاده مشهد – سرخس کشف شد که بلافاصله با حضور شبانه قاضی ویژه قتل عمد مشهد در محل مذکور، تحقیقات در این باره ادامه یافت.
با پیدا شدن کارت های شناسایی نیمه سوخته، هویت مرد ۴۷ ساله به نام ناصر مشخص شد و بدین ترتیب با دستور سرهنگ کارآگاه حسین بیات مختاری (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه ویژه ای از کارآگاهان اداره جنایی عملیات تخصصی خود را برای کشف راز این جنایت وحشتناک آغاز کردند.
گروهی از کارآگاهان در یک شاخه اطلاعاتی، خانواده مقتول را که در بولوار صیاد شیرازی سکونت داشتند شناسایی کردند و اولین مرحله از تحقیقات سری با راهنمایی های قاضی کاظم میرزایی از همسر ناصر ادامه یافت. اظهارات این زن ۳۷ ساله در حالی حیرت کارآگاهان را برانگیخت که او سعی داشت مرگ شوهرش را به باندهای تبهکاران خطرناک عتیقه و دلار نسبت دهد.
این زن که مدعی بود همسرش گوشی تلفن مخفی داشت که همه از آن بی اطلاع بودند در بازجویی های فنی به کارآگاه حمید فر گفت: همسرم مدام به ما تذکر می داد که مواظب خودمان باشیم چرا که او در زمینه خرید و فروش عتیقه و زیرخاکی فعالیت می کرد و با باندهای تبهکاری در ارتباط بود!
ماجرای جادوگری زن جوان بعد از سال ها خیانت به همسرش
با وجود این بررسی های غیرمحسوس کارآگاهان که با استفاده از تجربیات ارزنده قاضی میرزایی صورت می گرفت، از سرنخ هایی حکایت داشت که در روز حادثه، تماس های تلفنی زیادی بین سارا و ناصر برقرار شده است.
در همین حال سارا به گروه ویژه کارآگاهان که زیرنظر مستقیم سرهنگ غلامی ثانی فعالیت می کردند، گفت: همسرم قرار بود برای انجام معاملات عتیقه به تهران برود او را تا میدان آزادی رساندم و آن جا پیاده شد تا خودش به پایانه مسافربری برود و من هم برای آن که مطمئن شوم او سوار اتوبوس شده است مدام با او در تماس بودم!
با توجه به این که اظهارات سارا قانع کننده نبود، کارآگاهان از او خواستند روز بعد به اتفاق فرزندانش به پلیس آگاهی بیاید اما او دیگر ناپدید شد و به مکان نامعلومی گریخت! با فرار مظنون پرونده، شیوه تحقیقات تغییر کرد و این گونه بود که کارآگاهان با بررسی سرنخ های موجود به اسنادی دست یافتند که نشان از ارتباط سارا با جوان غریبه ای به نام علی داشت.
بالاخره سررشته این تحقیقات گسترده به منطقه یافت آباد تهران کشید جایی که احتمال می رفت سارا و علی در آن جا مخفی شده باشند بنابراین گروهی از کارآگاهان با صدور نیابت قضایی از سوی قاضی میرزایی و به سرپرستی سرهنگ سلطانیان وارد عمل شدند و شاخه ای از گروه ویژه عملیاتی پنج شنبه گذشته به تهران رفتند و روز بعد تحقیقات پنهانی خود را ادامه دادند تا این که سارا را در منطقه ای از یافت آباد شناسایی کردند و با تعقیب غیرمحسوس او به محل اختفای «علی» دست یافتند.
کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی که وارد عملیاتی شبانه شده بودند در اقدامی ضربتی و غافلگیرانه، سارا و علی را در یک واحد آپارتمانی به دام انداختند و به مشهد انتقال دادند.
این دو متهم که روز گذشته با دستور قاضی میرزایی مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفتند به ناچار لب به اعتراف گشودند و راز این جنایت را به وسوسه های شیطانی گره زدند.
برملاشدن راز جنایت با جادوگری زن خائن
«علی» متهم اصلی این پرونده گفت: من از پنج سال قبل در شبکه های اجتماعی با «سارا» آشنا شدم و علاقه ما به یکدیگر شدت گرفت تا این که من از شمال کشور به مشهد آمدم و در این جا به ارتباط با او ادامه دادم تا جایی که حتی به خانه آن ها رفت و آمد داشتم و ناصر هم مرا می شناخت.
این جوان ۲۴ ساله افزود:شدت این رابطه شیطانی به حدی رسید که تصمیم به قتل همسر سارا گرفتیم و نقشه ای به بهانه امور جادوگری و مرتاضی کشیدیم تا ناصر را به قتل برسانیم.
روز حادثه هم سارا پس از تلفن من با همسرش تماس گرفت و او را راهنمایی کرد تا به کارگاه مخروبه در جاده سرخس بیاید و مردی را که از شمال کشور برای انجام امور جادوگری آمده است ببیند!
اما وقتی شب به آن جا آمد او را به درون چهار دیواری مخروبه بردم و دریک لحظه در تاریکی شب با بلوکه به سرش کوبیدم و سپس جسدش را به آتش کشیدم اما هنوز ۵۰۰ متر از آن جا دور نشده بودم که مردم با دیدن شعله های آتش با پلیس تماس گرفتند و من با دیدن چراغ گردان های خودروی پلیس از محل گریختم.
این گزارش حاکی است قاضی میرزایی درباره این پرونده جنایی گفت:باتوجه به این که زوایای پنهان زیادی در ماجرای این جنایت وجود دارد باید تحقیقات بیشتری در این باره صورت گیرد. به همین دلیل با صدور دستورات قضایی بررسی ها در پلیس آگاهی خراسان رضوی همچنان ادامه دارد.