رابطه نامشروع ۵ ماهه زن شوهردار با چهار گلوله به پایان رسید

به گزارش زنهار، ساعت ۲ بامداد ۱۸خرداد‌ماه سال۹۵ صدای چند شلیک پیاپی در منطقه پارک‌وی از حادثه‌ای هولناک خبر می‌داد.مردی نقابدار درحالی‌که یک کلت کمری در دست داشت، از خانه‌ای بیرون آمد.هنوز معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است اما مرد نقابدار تلاش می‌کرد به سرعت فرار کند.دقایقی بعد معلوم شد که جنایت هولناکی رخ داده است.مرد غریبه با انگیزه‌ای نامعلوم به سوی زن و شوهر جوانی که سرایدار خانه‌ای بودند شلیک کرده بود.در این حادثه زن جوان به قتل رسیده اما شوهرش هنوز زنده بود.با اعلام این خبر به بازپرس دادسرای امور جنایی تحقیقات در این‌باره آغاز شد.

افسران جنایی نخست به تحقیق از مرد مجروح پرداختند.او گفت وقتی همراه لیلا همسرش از مهمانی به خانه برمی‌گشت، توسط مردی غریبه غافلگیر شده است.هرچند ابتدا هیچ سرنخی در این پرونده جنایی وجود نداشت اما در ادامه همسر مقتول گفت قاتل شبیه به مردی است که در همسایگی‌شان زندگی می‌کند.وقتی مأموران سراغ این مرد رفتند معلوم شد که او بعد از این جنایت فراری شده است.این نشان می‌داد که او در این قتل دست دارد.به این ترتیب وی تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز بعد در یکی از شهرهای غربی کشور دستگیر شد.او با اعتراف به قتل زن جوان گفت که به زن جوان علاقه‌مند بود اما وقتی فهمید او شوهر دارد دست به قتل وی زد.متهم در ادامه صحنه جنایت را نیز بازسازی کرد و در نهایت پرونده‌اش به دادگاه فرستاده شد.

در برابر قضات دادگاه

در جلسه محاکمه که دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حشمت‌الله توکلی و با حضور قاضی اسلامی برگزار شد ابتدا نماینده دادستان به دفاع از کیفرخواست پرداخت و خواستار مجازات متهم شد.در ادامه پدر و مادر مقتول شکایت‌شان را مطرح کردند و گفتند خواسته‌شان قصاص قاتل است.پدر مقتول گفت: این مرد بدون هیچ دلیلی دخترم را به قتل رسانده و باید قصاص شود.در ادامه همسر مقتول که در این حادثه مجروح شده بود، شکایتش را مطرح کرد.او گفت: من و همسرم ۵سال بود که با یکدیگر زندگی می‌کردیم و عاشق یکدیگر بودیم و همسرم زن پاکی بود.وی ادامه داد: شب حادثه وقتی به خانه برگشتیم متهم در تاریکی غافلگیرمان کرد.همسرم حتی یک مشت به او زد اما متهم ۴گلوله به همسرم و یک گلوله به من شلیک کرد.همه حرف‌های او درباره رابطه نامشروع با همسرم دروغ است.سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت همه اتهاماتش را قبول دارد.او که اشک می‌ریخت، گفت: از کاری که کرده‌ام پشیمانم اما دست خودم نبود و نمی‌دانم چرا دست به این کار زدم.وی ادامه داد: من و زن جوان در شبکه اجتماعی بی‌تاک با یکدیگر آشنا شدیم و حدود ۷‌ماه با یکدیگر در ارتباط بودیم.در این مدت چند مرتبه به او هدیه دادم.ما حتی یک دفتر خاطرات مشترک داشتیم که در آن عکس می‌چسباندیم.اما بعد از ۵‌ماه فهمیدم که او متاهل است.

پیش از این واقعا نمی‌دانستم که زن جوان شوهر دارد.فکر می‌کردم با دختری مجرد در تماس هستم.او گفت می‌خواهد از شوهرش طلاق بگیرد.می‌گفت شوهرش اذیتش می‌کند و اجازه نمی‌دهد از خانه بیرون برود.حتی وقتی برای دیدن پدر و مادرش به شهرستان رفته بود از من خواست بروم با آنها صحبت کنم.من هم همین کار را کردم اما پدرش گفت در این ماجرا دخالت نکن و به فکر زندگی خودت باشد.متهم به قتل ادامه داد: این ماجرا ادامه داشت تا اینکه او گفت شوهرش از این رابطه با خبر شده است.او گفت بهتر است رابطه مان را تمام کنیم.زن جوان از من خواست دفتر خاطرات را به او بدهم و همه‌‌چیز را تمام کنیم.او گفت اگر از شوهرش طلاق گرفت آن موقع شاید بتوانیم با یکدیگر ازدواج کنیم.اما من نمی‌توانستم از او جدا شوم و این جدایی برایم سخت بود.به همین دلیل نقشه قتلش را کشیدم و می‌خواستم خودم را هم بکشم.وی درباره شب حادثه گفت: من مدتی در سفارت چین به‌عنوان نیروی خدماتی کار کرده بودم.بعد از آن هم مدتی در یک شرکت کار می‌کردم اما مدیر شرکت نتوانست حقوقم را بدهد و یک اسلحه به‌عنوان دستمزد به من داد و گفت می‌توانم آن را بفروشم.

اما من اسلحه را پیش خودم نگه داشتم.تا اینکه شب حادثه تصمیم گرفتم از آن برای قتل زن مورد علاقه‌ام استفاده کنم.آن شب منتظر شدم تا زن و شوهر به خانه برگردند.در تاریکی شب غافلگیرشان کردم و چند گلوله به زن جوان زدم.نمی‌خواستم به شوهرش آسیبی بزنم اما مجبور شدم برای فرار به او هم شلیک کنم.اما نمی‌دانم چرا نتوانستم دست به‌ خودکشی بزنم.متهم در آخرین دفاع از خودش گفت: با اینکه این خانواده را عزادار کرده‌ام اما از اولیای دم می‌خواهم که من را ببخشند.در پایان این جلسه هیأت قضایی وارد شور شدند.