قربانی اسیدپاشی، قاچاقچی مواد مخدر بود
این متهم که سابقه درگیری و حمل مواد مخدر دارد در جریان یکی از درگیریها هدف اسیدپاشی قرار گرفته و چشمش را از دست داده است.
به گزارش زنهار به نقل از همشهری، مرد جوانی که سالها قبل قربانی اسید پاشی شده بود، در تازه ترین طرح پلیس به جرم قاچاق شیشه و هروئین دستگیر شده است.
متهمی در طرح پلیس مردی حضور دارد که ماسک به صورت و کلاه به سر دارد. او ۷ سال قبل قربانی اسیدپاشی شده و یکی از چشمانش را از دست داده است. این متهم سابقه درگیری و حمل مواد مخدر دارد اما در جریان یکی از درگیریها هدف اسیدپاشی قرار گرفته و چشمش را از دست داده بود. او در تازه ترین طرح پلیس به جرم حمل و توزیع مواد مخدر دستگیر شده است. گفت و گو با او را می خوانید.
*به چه جرمی دستگیر شده ای؟
می گویند از ماشینم مواد مخدر و پول زیادی پیدا کرده اند اما من خبر نداشتم که پول و مواد در ماشینم وجود دارد!
*چطور می شود از وجود مواد مخدر در ماشینت بی خبر باشی؟
شاید بدخواه هایم داخل ماشینم جاسازی کرده اند!
*چرا باید این کار را انجام بدهند؟
می گویند من نوچه دارم و مواد توزیع می کنم. حالا شاید در قدیم این کارها را انجام می دادم اما الان دیگرانجام نمی دهم چون برای خودم کار و کاسبی راه انداختم.
*چه کاری؟
مزون لباس عروس دارم.
*اما تحقیقات پلیس نشان میدهد که همچنان با کمک نوچههایت مواد مخدر قاچاق میکردی؟
برای خودنمایی بود. وانمود میکنم نوچه دارم تا از من بترسند اما قاچاق نمیکردم.
*چه موادی از داخل ماشینت کشف شده؟
شیشه و هروئین.
*خودت هم معتادی؟
نه من مصرف نمیکنم.
*صورتت چه شده؟
فردی به نام یاسر در سال ۹۵ روی صورت و دستانم اسیدپاشید و مرا به این روز انداخت.
*چرا؟
با هم کری می خواندیم و کل کل می کردیم. آن زمان چون مواد توزیع می کردیم با هم دچار اختلاف هم شده بودیم. البته من بیشتر با دوستش مشکل داشتم تا اینکه یک روز با یاسر درگیر شدم و به صورت او سیلی زدم. وی بعد از این اتفاق از من کینه به دل گرفت و به روی من اسید پاشید. تا مدت ها درگیر درمان بودم. هزینه هایی زیادی کردم و از ناحیه یک چشم نابینا شده ام. چشم دیگرم هم ۴۰ درصد بیشتر بینایی ندارد. حتی می ترسم در آینه به خودم نگاه کنم.
*فرد اسیدپاش دستگیر شد؟
دستگیر شد اما با وجود شاهدان و مدارک اعتراف نکرد. وی منکر بود و من با این حال خواستار قصاص او شدم. اما شنیدم که وثیقه گذاشته و آزاد شده است. خودم هم که دستبند به دستانم است و گرفتار شده ام. یعنی نمی توانم پیگیر پرونده شوم. درواقع یک نفر باید پیگیر پرونده خودم شود!