بگو بچه چندمی تا یه چیزایی از سرنوشتت بگم که عمرا شنیده باشی
شاید شـما هم درخانواده خود از این بحث ها داشته باشید کـه مثلاً بچه های اول خانواه نزد پدر و مادر حرفش برش دارد و بچه آخر کـه ته تغاری محسوب میشود، سوگلی والدین اسـت و همه ی خواسته هایش بی برو برگرد مهیا میشود.
به گزارش زنهار، روانشناسی شخصیت عبارت است از علمی که به بررسی و تحلیل شخصیت انسان میپردازد.روانشناسی شخصیت یکی از مهمترین مسائل روانشناسی است و لذا تحت بررسیهای مختلف قرار گرفته است. در روانشناسی شخصیت تئوری پنج عاملی است. این تئوری میگوید که پنج عامل اصلی، شامل همبستگی، رفاهمندی، رویایی بودن، پشتکار و پا کشیدگی هستند. برخی از روانشناسان با تمرکز بر روانشناسی شخصیت، مثل فروید، اعتقاد دارند که تمامی اعمال انسان از طریق ناخودآگاه انجام میشوند. به علاوه، مؤلفههایی مانند شهرت شخصیت، عزت نفس، خودشناسی و ارزشمندی نیز در روانشناسی شخصیت به بررسی و تحلیل میپردازند.
البته همین ته تغاری ها بـه خوبی رگ خواب پدر و مادر خودرا می شناسند و میدانند چگونه رفتار کنند کـه همیشه محبوب ترین عضو خانه بـه شمار بیایند.اما آیا باور دارید کـه ترتیب تولد شـما و این کـه فرزند چندم خانواده هستید، میتواند روی شکلگیری شخصیت تان تاثیر بگذارد؟ اگر تصور میکنید اینها یکسری حرف های بی پایه و اساس اسـت کـه بچه ها در طول تاریخ بیان داشته اند، پیشنهاد میکنیم حتماً این مطلب را بخوانید.
تئوری فرزند چندم خانواده بودن در دهه ۱۹۲۰ میلادی توسط فردی بنام «آلفرد آدلر» یکی از دوستان نزدیک و همکار زیگموند فروید مطرح شد. آدلر اعتقاد داشت ترتیب تولد فرزندان درخانواده روی شکلگیری شخصیت انها تاثیر مستقیمی دارد.
فرزند اول
فرزند اول خانواده عموما شخصیتی محافظه کار، نیرومند و مستعد رهبری و مدیریت دارد. دلیلش هم این اسـت کـه انها در بیشتر مواقع مسوولیت حمایت و هدایت برادران و خواهران کوچکتر خود رابه عهده دارند. این کودکان ویژگی حامی داشته و بیشتر از بقیه بـه تشکیل خانواده و قبول مسوولیت علاقه مند هستند.
فرزند دوم
فرزند دوم خانواده با این کـه خواهر یا برادر بزرگتر نوعی راهنما و الگو برای این دسته از کودکان محسوب میشود اما فرزندان دوم خانواده تمایل دارند از برادر/خواهر بزرگتر خود پیشی گرفته و یک قدم جلوتر از آنها بایستند. این افراد عموما جاه طلب و بـه دنبال کسب موفقیت های بیشتر هستند اما بـه ندرت خودخواه و از خود راضی میشوند. انها بـه تعیین اهداف بزرگ برای خود علاقه بسیاری دارند. بهمین خاطر تعداد شکست های شان بیشتر از بقیه اسـت
اما بـه همان میزان هم یاد میگیرند چگونه با مصائب و مشکلات زندگی مواجه شده و موانع را از میان بردارند. در نتیجه تمامی این موارد، فرزند دوم خانواده همیشه شخصیتی قوی و مستقل دارد.
فرزند آخر خانواده بعنوان یک قانون، فرزندان آخر هر خانواده از طرف پدر، مادر و برادر/خواهرهای خود توجه زیادی دریافت میکنند. بهمین خاطر تقریباً بیشتر انها احساس کم تجربگی و استقلال دارند. البته این کودکان نیز بـه پیشی گرفتن از برادر/خواهرهای بزرگتر از خود تمایل شدیدی دارند. در بسیاری مواقع نیز انسان های موفقی هستند و بـه پیروزی های بزرگی دست پیدا میکنند.
این افراد اغلب ورزشکاران، موسیقی دان ها یا هنرمندان موفقی میشوند. ته تغاری ها بسیار اجتماعی هستند، اگر چـه کمتر از برادر/خواهرهای خود مسوولیت پذیری کمتری دارند.
تک فرزند
تک فرزند بودن این کودکان عموما بدلیل نداشتن برادر یا خواهر، با پدر خود بـه رقابت میپردازند. انها بـه این سبک از زندگی کـه همیشه در مرکز توجه قرار داشته باشند عادت میکنند. تک فرزندها بسیار ایده آل گرا هستند و وقتی هدفی برای خود تعیین میکنند، میخواهند بـه هر طریقی کـه شده آنرا محقق سازند و برایشان هم فرقی نمیکند کـه آن هدف چیست.
بتازگی این مقوله کـه ترتیب تولد فرزندان درخانواده روی شخصیت و ضریب هوشی آنها موثر اسـت مورد توجه محققان بسیاری قرار گرفته اسـت. البته نظرات انها باهم فرق دارد. عده ای از انها این ادعا رابه طور کلی رد کرده و قبول ندارند. در حالیکـه بعضی دیگر از محققان باور دارند این امر تاثیر شگرفی در هوش و شخصیت افراد میگذارد.
محققان دانشگاه های گوتنبرگ و لایپزیگ « هردو در کشور آلمان» اخیرا روی ۲۰ هزار بزرگسال از ایالات امریکا، انگلیس و کشور آلمان تحقیقاتی انجام داده و بـه موجب آن، خواهر و برادرهای یک خانواده رابا هم مقایسه کرده اند.نتیجه تحقیقات انها نشان داده کـه فرزندان بزرگ خانواده در تست های هوش و عملکرد، بالاترین رتبه را دریافت کرده اند. البته انها اعلام کرده اند کـه ترتیب تولد روی احساسات و میزان خلاقیت افراد تاثیری ندارد.
در مطالعه دیگری، دانشمندان شخصیت ۳۷۷ هزار دانش آموز دبیرستانی در کشور ایالات امریکا را مورد بررسی قرار داده اند. نتیجه این مطالعه نشان داده کـه فرزندان اول خانواده صداقت بیشتری داشته و ویژگی مدیریتی و سرپرستی در آنها بیشتر اسـت. هم چنین اعلام شده کـه این افراد چندان اجتماعی نیستند و بیشتر از بقیه استرسی هستند.
فرزندان وسط
فرزندان وسط بسیار کوشا، شریف و با وجدان بوده و فرزندان آخر خانواده بسیار روشنفکر و اجتماعی هستند.
افرادی کـه خواهر/برادر ندارند تقریباً عصبی اما اجتماعی و برون گرا هستند.
با این کـه هیچ کدام از تحقیقات صورت گرفته، بـه صورت صد در صد و کاملا دقیق نمیتوانند دراین ربطه نظر دهند، اما بر اساس دانسته های موجود باید گفته کـه ترتیب تولد درخانواده ها میتواند روی هوش و شخصیت فرزندان تاثیرگذار باشد زیرا رفتار والدین با فرزندان روی شکلگیری احساسات، شخصیت و حتی هوش آنها بسیار موثر اسـت.