شوهرم وقتی فهمید بیمار است، تصمیم به طلاق گرفت

زنی که می‎‌گوید شوهرش بعد از ابتلا به سرطان تصمیم به جدایی گرفت، داستان زندگی‌اش را بازگو کرده است.

شوهرم وقتی فهمید بیمار است، تصمیم به طلاق گرفت

به گزارش زنهار، شیما و شوهرش مهدی تصمیم به طلاق گرفته‌‎اند. این خواسته شوهر شیماست. شیما برای اعتمادآنلاین از دلیل طلاق همسرش می‌گوید.

*چه مدتی است که با هم ازدواج کرده‌اید؟

من و همسرم ۱۰ سال قبل ازدواج کردیم.

*زندگی خوبی داشتید؟

بله، سال‌های زیادی است که با هم زندگی خوبی داریم و ما هر دو از این زندگی راضی هستیم.

*بچه هم دارید؟

یک دختر و یک پسر داریم که مدرسه می‌روند.

*چرا شوهرت می‌خواهد از تو جدا شود، پای زن دیگری در میان است؟

نه. او مرد وفاداری است. شوهرم از وقتی تصمیم به طلاق گرفت که متوجه شد بیمار است. من خودم از این موضوع خبر نداشتم تا اینکه یک روز متوجه شدم تصمیم گرفته هرچه دارایی و اموال دارد به نام من و دو فرزندمان بکند. وقتی پرسیدم چرا این کار را کرده است باز هم چیزی نگفت و فقط حرف از طلاق زد.

*پس چطور متوجه بیماری او شدی؟

من از مادرشوهرم شنیدم که شوهرم بیمار است. شوهرم به شدت لاغر شده بود، وقتی اموالش را به من و بچه‌ها داد اول فکر کردم افسردگی گرفته است اما بعد گفت می‌خواهد خودش به خانه مادرش برود و از من خواست دنبال او نروم. من خیلی سردرگم بودم و نمی‌دانستم باید چه کنم. هرچه به شوهرم التماس کردم چیزی نگفت. مادرشوهر  هم چیزی نگفت.

*پس چطور فهمیدی؟

مادرشوهرم هم مثل شوهرم حال و روز خوبی نداشت. یک روز به خانه‌اش رفتم و گفتم تا زمانی که واقعیت را نگوید به خانه‌ام برنمی‌گردم. بچه‌ها را هم به خانه مادرم برده بودم. این‌طوری بود که فهمیدم شوهرم سرطان گرفته و بعد هم تصمیم گرفته است من را طلاق بدهد.

*مقاومت نکردی؟

خیلی مقاومت کردم اما او تصمیمش را گرفته بود و همه حق و حقوق من را هم داده بود. بنابراین دیگر کاری نمی‌توانستم بکنم.

*روند درمان شوهرت چطور است؟

مادرش از او مراقبت می‌کند اما آنقدر ناامید است که  فکر نمی‌‎کنم بشود کاری کرد. با این حال من مرتب سراغش می‌روم. هرچند نمی‌خواهد من او را ببینم.

*بچه‌ها چطور؟

به شدت تحت تاثیر این اتفاق هستند. من نمی‌دانم باید چه کنم.

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار