افت مخارج خانوارهای ایرانی
طبق بررسیهای مرکز پژوهشهای مجلس از سال ۸۷ تا ۹۸ سرانه سفر خانوارها سه برابر شده بدون اینکه کیفیت گردشگری داخلی افزایش یافته باشد.
به گزارش زنهار از بازار، در گزارشی که مرکز پژوهش های مجلس درباره وضعیت گردشگری در ایران تهیه کرده است، با بررسی دادههای آماری موجود و در دسترس بین سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۸ مشخص شد که هر چند کمیت گردشگری داخلی بیشتر شده، اما از کیفیت آن کاسته شده است. به علاوه توزیع سفر در بین خانوارها به صورت عادلانه رخ نداده است و ۳ برابر شدن سرانه سفر خانوارها به واسطه افزایش سفرها برای «خانوارهای سفرکرده» رخ داده است.
این شکاف رفاهی موجب شده تا خانوارهای بیشتری به فکر کاهش هزینههای سفر باشند. بنابراین اقامت در خانه اقوام و دوستان، استفاده بیشتر از وسایل حمل و نقل شخصی، کاهش هزینههای مربوط به خرید سوغاتی و عدم استفاده از تورهای گردشگری نتیجه این وضعیت است که مانع از رخداد پیامدهای مطلوب و مورد انتظار در حوزه گردشگری داخلی شده است.
در این گزارش با تاکید بر اینکه آمار مستند و معتبری در صنعت گردشگری در دسترس نیست آمده : در ۱۱ سال گذشته تعداد سفرها با نرخ متوسط سالیانه ۱۷ درصد در حال افزایش بوده به طوری که از ۱۷/۸ میلیون سفر در سال ۱۳۸۷ به تعداد ۱۰۲/۲ میلیون سفر در سال ۱۳۹۸ رسیده است.
با این حال کاهش بی سابقه ۱۰ میلیون سفر در سال ۱۳۹۸ آسیب جدی به بخش سفر و گردشگری وارد کرده که میتوان آن را ناشی از سیلابهای بهار ۱۳۹۸ و افزایش هزینههای خانوار دانست.
طبق گزارش مرکز آمار منظور از خانوار سفر رفته، خانواری است که حداقل یک عضو آن در دوره آماری مورد بررسی؛ حداقل یک سفر انجام داده باشد، به معنای دیگر اگر یک شخص از خانوار به سفر برود، تمام خانوار سفر رفته محسوب میشود. بنابراین دادههای خانوارها اطلاعات دقیقی از سفر هر شخص بیان نمیکند، اما بر اساس تحلیل کارشناسی، سهم افراد سفر نرفته در بهار حدود ۵۰ الی ۶۰ درصد تخمین زده میشود. سهم بالای افراد سفر نرفته در مقایسه با برخی کشورهای خارجی میتواند ناشی از عدم برنامه ریزی جامع و هدفمند برای توسعه گردشگری داخلی باشد.
در طول یازده سال اخیر تعداد خانوارهای سفر نرفته تغییرات نوسانی داشته به طوری که در سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ به بیشترین تعداد خود رسیده و بعد از یازده سال تقریباً ثابت مانده ۷,۷ میلیون در سال ۱۳۸۷ و ۸.۷ میلیون در سال ۱۳۹۸ است.
منظور از سرانه سفر خانوارهای سفر رفته، تعداد سفرهای تجربه شده توسط هر عضو از خانوار سفر رفته است. برای مثال سرانه سفر در سال ۱۳۹۸، ۶,۱ بوده یعنی در خانوارهای سفر رفته ۶ سفر تجربه شده است که این ۶ سفر میتواند توسط یک شخص از خانوار و یا تمامی اعضا باشد. به بیان دیگر حدود ۶۶ درصد خانوارهای ایرانی در سال ۱۳۹۸ به طور متوسط ۶ بار سفر رفتهاند، اما ۳۴ درصد از خانوارها هیچ سفری را در بهار تجربه نکردهاند.
سرانه سفرهای خانوارهای سفر رفته در طی ۱۱ سال اخیر تقریباً ۳ برابر شده و به سرانه ۶ سفر رسیده است، اما ۸ میلیون خانوار که در طول سالهای اخیر تقریباً ثابت بوده هیچ سفری تجربه نکردهاند، درنتیجه افزایش سفرهای داخلی ناشی از افزایش تعداد خانوار سفر رفته است به عبارتی تعداد خانوارهای ایرانی در سال ۱۳۸۷ حدود ۱۷ میلیون ۶۰۰ هزار خانوار بوده است و این آمار در سال ۱۳۹۸ به حدود ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار خانوار رسیده است. اما این سه برابر شدن را نمیتوان نشانه موفقیت یا بهبود شرایط دانست، زیرا با مقایسه بین هزینه متوسط سفر با تورم نقطه به نقطه مشخص است بین سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ که کمیت گردشگری داخلی افزایش پیدا کرده است، به کیفیت آن افزوده نشده است.
در یازده سال اخیر سهم سفر با هدف دیدار دوستان و آشنایان سهم ۴۴ درصدی داشته و با اختلاف زیادی نسبت به سایر اهداف پیشتاز مانده است. برای درک بهتر این درصد میتوان به دادههای آماری جهان در سال ۲۰۱۸ مراجعه کرد که به عنوان دومین دلیل اصلی سفر دیدار دوستان و خانواده کمتر از ۲۷ درصد سفرها را تشکیل میدهد.
در این بازه زمانی سهم هزینههای حمل و نقل ۲۰ درصد، خرید سوغاتی و اقامت حدود ۲۴ درصد، تور و گشت ۴۵ درصد و سهم سایر هزینهها ۳۴ درصد کاهش یافته است و صرفاً سهم هزینههای اساسی و حیاتی مثل خوراکی، درمانی و خرید کالا افزایش یافته است. بنابراین گردشگری داخلی ایران با تصمیم خانوارها برای صرفه جویی در هزینههای اولیه سفر رو به رو شده است.
به علاوه افزایش سرانه گردشگری داخلی بیشتر به خانوارهایی تعلق گرفته است که قبلاً هم به سفر رفتهاند. لذا سازوکارهای توزیع سفر برای خانوارها به گونهای صورت نگرفته است که در دسترس همگان قرار گیرد. این موضوع موجب شده تا گردشگری داخلی به عنوان کالایی اساسی در سبد خانوارهای ایرانی قرار نگیرد.
بخش مهمی از سفرهای داخلی ایران مبتنی بر گردشگری برای دیدن دوستان و آشنایان است که از نظر اصول و مبانی دینی اسلام، ظرفیت صله رحم و رونق سرمایه اجتماعی را داراست. البته تمایل خانوارها به کاهش هزینههای سفر و به طور خاص هزینههای اقامت از یک سو و از سوی دیگر برنامه ریزی آزادانه سفر بدون مقید شدن به یک تور گردشگری در شرایط موجود نیز بدون نقش نبوده است.
از آن جهت که نزدیک به ۷۳ درصد اقامت سفرهای داخلی در خانه آشنایان و بستگان بوده است لذا انباشت جمعیتی در پهنههای جغرافیایی کشور و نقاط شهری دارای جمعیت بیشتر، شانس به دست آوردن تقاضای سفرهای داخلی بیشتری را دارند. هرچند این موضوع از پراکندگی و توسعه زیر ساختهای حمل و نقلی نیز متأثر شده است. بنابراین استفاده از خانه اقوام و دوستان برای کاهش هزینه اقامت، استفاده از ماشین شخصی برای کاهش هزینه حمل و نقل، عدم استفاده از تورها برای کاهش هزینههای سفر، پیامد کاهش کیفیت گردشگری داخلی است که از وضعیت اقتصادی خانوارها حاصل شده است.