چرا نبض بورس ضعیف می زند؟
فعالان بازار سهام به دو دسته حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند. سرمایهگذاران حقوقی، اهداف و افق زمانی متفاوتتری نسبت به سهامداران حقیقی دارند. حقوقیها دید بلندمدتتری نسبت به حقیقیها در معاملات دارند و در اکثر سهمها، خرید را برای اهدافی نظیر تسخیر جایگاههای مدیریتی شرکتها انجام میدهند، در صورتیکه حقیقیها عمدتا دید کوتاهمدتتری نسبت به حقوقیها دارند و تنها دلیل خرید سهم توسط این گروه از بازیگران بازار سهام، کسب انتفاع از تغییرات قیمتی سهام مختلف یا سود نقدی تقسیمشده در مجامع شرکتهای سهامی است.
به گزارش زنهار؛ اندکی تامل پیرامون رفتار سرمایهگذاران خرد بازار سهام، نکات جالبی را در این زمینه به سرمایهگذاران مخابره میکند. طبیعتا در هر بازاری، زمانیکه انتظاری برای رشد قیمتها وجود داشتهباشد، تحرک فعالان آن بازار زیاد میشود، مثلا در بازار مسکن شهر تهران در هر زمان که انتظارات تورمی شعلهور میشود و انتظاری برای رشد قیمتها در ماههای آتی وجود دارد، تعداد معاملات ثبتشده در پایتخت در هر ماه از ۱۰هزار معامله فراتر میرود. در بورس اوراقبهادار تهران نیز همینگونه است.
هر زمان که انتظاری برای رشد قیمتها در بطن بازار سهام وجود داشتهباشد، ارزش معاملات خرد بازار سهام در مسیر افزایشی قرار میگیرد و این افزایش ارزش معاملات تا زمانی ادامه دارد که روند صعودی در بازار سهام به اتمام برسد. برای مثال در روند صعودی که اخیرا در بازار سهام تجربه شد، ارزش معاملات خرد در این بازار در سطوح نازلی قرار داشت اما بهیکباره شاهد افزایش ارزش معاملات خرد بازار به سطوح بیش از ۱۰هزارمیلیاردتومان بودیم. این روند از ابتدای اسفند سالگذشته شروع شد و تا اواسط اردیبهشت سالجاری نیز ادامه داشت، بهگونهای که ارزش معاملات تا سطوح ۲۵هزارمیلیاردتومان نیز صعود داشت، اما همزمان با ریزش قیمتها که از روز ۱۷اردیبهشت آغاز شد، هر روز شاهد کاهش ارزش معاملات نسبت به روزهای قبل بودیم، بهگونهای که این روزها این پارامتر آماری در حوالی ۳هزارمیلیاردتومان قرار دارد.
گفتنی است که محاسبات ما در متن حاضر برای سهام، حقتقدم و صندوقهای سهامی لحاظ شدهاست و اگر در رسانههای دیگر ارقام متفاوتی از آیتم ارزش معاملات بهچشم میخورد، به دلیل تفاوت مبنای محاسبه است که برخی، معاملات حقیقیها در صندوقهای سهامی را درنظر نمیگیرند. دلیل افت ارزش معاملات از سقف ۲۵هزارمیلیاردتومانی، چرخش روند بازار سهام بود.
همانطور که در ابتدای متن اشاره شد، عاملی که سبب میشود یک بازار از رونق برخوردار باشد و معاملات بالایی در آن ثبت شود، انتظار برای رشد قیمتها در روزهای آتی است. بعد از افزایش ممتد قیمتها در بورس تهران در یک بازه ۷۵روزه از ابتدای اسفند سالگذشته تا نیمه اردیبهشت سالجاری، انتظار برای اصلاح قیمتها با توجه به صعود قیمتها وجود داشت و همگان منتظر چرخش روند در بازار سهام بودند که این مهم بالاخره در نیمه دوم اردیبهشت محقق شد.
طبیعتا وقتی در روزهای بعد محرکهایی در متن بازار سهام پدیدار نشد که انتظاری برای رشد قیمتها در بازار سهام ایجاد کند، خریداران از صحنه معاملات عقبنشینی میکنندو تا زمانیکه عرصه را مناسب نبینند، از خرید سهام اجتناب میکنند.
عامل درون بازاری
اما چه عواملی در مقطع کنونی سببشده که ارزش معاملات در سطح پایینی قرار داشتهباشد؟ پاسخ به این سوال را میتوان در دو پرده متفاوت بررسی کرد که یکی از آنها عامل درون بازاری و دیگری عامل بیرون از بازار است. همانطور که بالاتر هم گفته شد، یکی از دلایل افت ارزش معاملات خرد بازار سهام در مقطع کنونی، نبود چشمانداز رشد در این بازار است؛ در واقع در برهه فعلی، محرکی در سپهر بورس تهران موجود نیست که در روزها و ماههای پیشرو، آتش قیمتها را شعلهورتر ساخته و به سمت ایستگاههای جدید هدایت کند.
مطمئنا زمانی شاهد چرخش در نمودار ارزش معاملات بازار خواهیم بود که بازار به تغییر روند مواجه شود، روند غالب چند وقت اخیر در بورس تهران، نزولی بودهاست و طبیعتا در این اثنا که هر روز ارتفاع قیمت سهام موجود در بازار، نسبت به روزهای قبل کم میشود و هیچ چشمانداز رشدی نیز در بازار وجود ندارد، کسی به خرید سهام که متعاقبا افزایش ارزش معاملات را در پی خواهد داشت، اشتغال نخواهد داشت.
عامل بیرون از بازار
موضوع دومی که بیرون از بازار سببشده تا در بورس تهران، کاهش ارزش معاملات را شاهد باشیم، فروکشکردن نسبی انتظارات تورمی در اقتصاد کشور است که سببشده تا اکثر بازارها در رکودیترین حالات ممکن خود بهسر ببرند و روند صعودی خاصی درون آنها شکل نگیرد؛ در واقع در ماههای اخیر دلار در بازار آزاد از ثبات برخوردار بوده و آرامش حاکم بر معاملات ارز سببشده تا اکثر بازارها از ثبات نسبی برخوردار باشند. طبیعتا در چنین شرایطی که انتظارات تورمی تا حدودی تعدیلشده و فعلا قدرت نیروهای منفی تاثیرگذار بر بازار سهام، آنقدری نیست که قیمتها را با افزایش قابلتوجهی همراه کند، عدهای ترجیح میدهند تا پول خود را در اوراقبهادار بادرآمد ثابت سرمایهگذاری کنند تا از سود اندک این نوع از کلاس دارایی بهرهمند شوند.
خالص مثبت ورود پول به صندوقهای با درآمد ثابت از ابتدای تابستان سالجاری، گواه و موید محکمی بر این ادعا است که در ماههای اخیر ثبت شدهاست. در وصف بیشتر این عامل میتوان اینچنین استنباط کرد که زمانیکه انتظارات تورمی در بستر اقتصاد بنا به دلایل مختلف به نهایت خود میرسد، مردم افزایش قیمت در بازارهای دارایی را در ماههای پیشرو پیشبینی میکنند و از اینرو اقدام به تبدیل سپردههای بلندمدت به کوتاهمدت و سپس تبدیل این سپردهها و پول نقد به دارایی میکنند تا در ماههای آتی از گزند تورم در امان بمانند. طبیعی است که این امر به ایجاد تلاطم والتهاب قیمتی در بازارها دامن میزند. در همین راستا، اگر چشمانداز رشدی در بازارهای دارایی موجود نباشد، از التهاب بازارها کاسته میشود و بازارها ثبات و آرامش نسبی را در بطن خود تجربه میکنند که این امر با کاهش ارزش و تعداد معاملات در بازارها خود را نشان میدهد و این چرخه در بازههای زمانی مختلف تکرار میشود.