همه مردم این روستا یک شبه غیب شدند!

هیچ کدام از اهالی روستا آنجا نبودند ، عجیب تر این بود که حتی اثری از مردگان داخل قبرها هم نبود. انگار تمامی اهالی زنده و مرده این روستا باهم ناپدید شده بودند.

همه مردم این روستا یک شبه غیب شدند!

به گزارش زنهار؛ در یکی از شب های زمستانی، در نوامبر سال 1930، روستایی به نام آنجی کوینی در کانادا اتفاقی عجیب را تجربه کرد و به طرز کاملا ناگهانی و وحشتناکی، دیگر هیچ انسان و حیوانی در این روستا دیده نشد.

"لابل" کسی بود که به دفعات به این روستا سفر می کرد و دیده بود که تقریبا بین 2000 تا 2500 نفر در این روستا زندگی می کنند. او لحظات خوبی را در کنار این روستاییان سپری کرده بود و همیشه با استقبال گرم آن ها روبه رو شده بود اما هم اکنون شاهد حضور هیچ کس در آنجا نبود یا بهتر بگوییم شاهد نبود اهالی شد.

او تمام خانه های این روستا را بررسی کرد، اموال و آذوقه مردم را در خانه هایشان پیدا کرد؛ بدون این که هیچ ساکنی در این روستا وجود داشته باشد، جالب است بدانید که او لباس های روستاییان را هم پیدا کرد. حتی تفنگ های آن ها نیز کنار در آویزان شده بود. قابلمه هایی را مشاهده کرد که داخل آن ها غذا درست شده بود و روی آتش سرد شده، باقی مانده بودند. یعنی آن ها تا آخرین لحظه به زندگی معمولی خود ادامه می دادند و قصد رفتن به جایی را نداشتند. حتی اسکیموها هم در بیرون درب منزل آن ها وجود داشتند اما ردپایی روی برف ها دیده نمی شد که سرنخی از مسیر به آن ها بدهد.

"لابل" به شدت از این موضوع شوکه شد و خودش را به سریع ترین تلگراف رساند و پیامی را به پلیس کانادا اعلام کرد و مجدد خودش را به آن جا رساند و کل روستا را با دقت کامل گشت؛ چیزی که آن ها متوجه شده بودند بسیار وحشتناک بود. حتی همه قبر های موجود در قبرستان این روستا هم خالی بودند. کمی دورتر از این روستا هفت سگ پیدا شدند که رو به مرگ بودند و زیر برف ها دفن شده بودند.

ساکنان روستاهای اطراف گزارش کردند که آن ها در یک شب، نور آبی را مشاهده کردند که کم کم در تاریکی محو شد. بسیاری از محققان بر روی این موضوع تحقیق کردند و با تحقیقاتی که محققان انجام دادند، به این نتیجه رسیدند دو ماه قبل از این که "جو لابل" به این روستا بیاید، این اتفاق افتاده بود اما هنوز هیچ اثری از ساکنان این روستا یافت نشده است.

"جو لابل" در گزارش خود این چنین نوشت:" ناگهان احساس کردم چیزی سر جایش نیست زیرا بشقاب های غذای نصفه نیمه را دیدم. سپس متوجه شدم که آن ها در حال آماده کردن غذا و بعضی در حال خوردن شام بودند. در همه خانه ها در کنار درب، تفنگ هایی را مشاهده می کردم زیرا هیچ اسکیموی بدون تفنگی در آن جا زندگی نمی کرد. پس متوجه شدم که اتفاق وحشتناکی رخ داده است که آن ها حتی تفنگ هایشان را هم رها کرده اند. "

البته بعضی از مکاشفات اظهار می کنند که داستان غیب شدن رمز آلود حقیقت ندارد. آن ها بر این عقیده هستند که "جو لابل" تازه به این کشور آمده و هرگز در گذشته این روستا را بازدید نکرده است و از تعداد ساکنان خبر ندارد اما اگر این چنین هم باشد، حقیقت غذاهای نصفه کاره و لباس ها و تفنگ ها در منزل این اسکیمو ها را نمی توان نادیده گرفت. بنابراین سوالی که همیشه باقی می ماند، این است که این افراد کجا رفتند و چرا لوازم شان را با خودشان همراه نکردند. این موضوع عجیب هنوز هم جزء داستان های کشف نشده است و با تیتر روستای مرموزی که مردمش یک شبه غیب شدند دست بدست می چرخد.

    دیدگاه شما
    • ناشناس ارسالی در

      الکی ی

    • ایرانی ارسالی در

      شاید جریان فضائی ها حقیقت دارد واونا را بردن

    • ک.جواهری ارسالی در

      اگر داستان تخیلی نباشد کار،کار فضایی هاست.اما اینکه چرا اجساد مردگان از قبر بیرون آورده شده و محو گشته اند تحقیقات بیشتری می طلبد.شاید در دی ان ای مردمان این روستا(زنده و مرده)چیزی یافته اند که بسیار مورد نیاز بوده است.پس حتی استخوان ها رو هم به فضا برده اند تا مورد استفاده قرار دهند.کمتر از ۹سال دیگر،مردم کره ی زمین،رو در رو با فضایی ها هم سخن خواهند شد.آن ها اکنون در سیبری،مناطقی از آمریکا از جمله منطقه ی ۵۱،قطب جنوب و...حضور دارند البته شاید به چشم مردم زمین،دیده نشوند.همانگونه که خلبانی آمریکایی در قطب جنوب با آنان ملاقات کرد.روس ها و آمریکایی،پارسال اعلام کردند که سال ۲۰۳۰،سال ملاقات رو در روی مردم عادی با فضایی ها خواهد بود.این خبر از شبکه ی خبر سیما نیز پخش شد.دو سال هست که بنده در این مورد مطالعه می کنم و با افرادی مصاحبه کرده ام که به چشم خود،آنان را دیده اند.تا دیداری دیگر...

    • ناشناس ا ارسالی در

      اینا همه خیال پردازیه مگه میشه

    پربازدیدترین اخبار