بالاخره آدم فضایی ها سیگنال فرستادند!
سیگنال مرموز آدم فضاییها که از عمق کیهان دریافت شد، دنیا را به هم ریخت.
به گزارش زنهار؛ آدم فضاییها و فرازمینیها ممکن است در جستوجوی زمین باشند اما نتوانند آن را پیدا کنند. فرضیه «باغ وحش» بر این استدلال استوار است که فرازمینیها از وجود زمین آگاه هستند، اما از تماس با ما تا زمانیکه پیشرفته تلقی شویم، خودداری میکنند.
احتمال وجود حیات بیگانه فرازمینی از دههها پیش، یکی از جذابترین و وسوسهانگیزترین پرسشهای عمومی است، اما هنوز بشر هیچ مدرکی دال بر وجود یا نبود حیات در خارج از زمین پیدا نکرده است. اما در کیهان به این بزرگی، اگر فضاییها باشند و در روند شکلگیری حیات برسیارهشان، تمدن پیشرفتهتری از ما زمینیها داشته باشند لااقل آنها باید ما را پیدا میکردند. اتفاقی که تابهحال رخ نداده است. شاید فضاییها منتظر پیام ما هستند، شاید هم مارا پیدا نمیکنند؛ با ما باشید تا به این سوالات پاسخ دهیم.
یک تحقیق علمی جدید در پاسخ به چرایی نزدیک نشدن فرازمینیها به زمین، این فرضیه را مطرح میکند که «شاید آنها نمیتوانند ساکنان زمین را پیدا کنند».
کلودیو گریمالدی، پژوهشگر «اکول پلیتکنیک فدرال لوزان» سوئیس در مقاله تحقیقی خود، احتمال میدهد که زمین ممکن است در موقعیتی قرار داشته باشد که یک نقطه کور برای امواج رادیویی و سایر علایم ارسالی از فرازمینیها باشد. یافتههای این تحقیق علمی در نشریه معتبر دانشگاهی «The Astronomical Journal» منتشر شده است. بهگزارش «یورو نیوز» جستوجوی زیست فرازمینی، بهویژه جستوجو برای هوش فرازمینی (اسئیتیآی)، موضوعی است که در خط مقدم آگاهی عمومی درباره فضا قرار دارد و به داستانهای اشیای ناشناس پرنده (یوفو) یا همان بشقاب پرندهها بازمیگردد. بسیاری از دانشمندان به این گزارشها با علاقه نگریسته بودند و تصور میکردند که احتمالاً حیات بیگانه وجود دارد. اما در مقابل، انریکو فرمی، فیزیک دان آمریکایی-ایتالیایی این سؤال را مطرح کرد که فرازمینیها کجا هستند؟
پارادوکس فرمی درباره آدم فضاییها
«پارادوکس فرمی» که توسط انریکو فرمی مطرح شده، اساساً بر این استدلال استوار است که اگر تمدنهای فرازمینی وجود دارند، چرا تاکنون نتوانستهاند زمین را پیدا کنند یا دستکم شواهدی قطعی از خود به جا بگذارند.
تاکنون چندین پاسخ فرضی برای این موضوع ارائه شده است. فرضیه «باغ وحش» بر این استدلال استوار است که فرازمینیها از وجود زمین آگاه هستند، اما از تماس با ما تا زمانیکه پیشرفته تلقی شویم، خودداری میکنند. فرضیه دیگر، فرضیه «جنگل تاریک» است که این فرض را مطرح میکند که تمام تمدنهای فرازمینی انزواگرا و پارانوئید هستند و تمدنهای پیشرفته دیگر را به عنوان یک تهدید میبینند بنابراین از دیگران پنهان میمانند. اما اینک گریمالدی در پژوهش جدید خود این پاسخ فرضی را مطرح کرده است که «شاید امواج رادیویی فرازمینیها هنوز به زمین نرسیدهاست.» او در پژوهش خود بر این نکته تأکید دارد که بشریت در ۶۰ سال گذشته با ارسال امواج رادیویی به فضا فقط به دنبال فرازمینیها بوده است. با این حال، همه تلاشها برای یافتن امواج رادیویی فرازمینیها تاکنون نتایج قابل توجهی به همراه نداشته است.
گریمالدی درباره چرایی دریافت نشدن امواج رادیویی از طرف فرازمینیها بر این نظر است که به دلیل احتمال وجود نابرابری در حوزه فناوری در کهکشان، این امواج بسیار نادر باشند. او سپس امواج رادیویی فرازمینیها در کهکشان راه شیری را از نظر فرکانس با انهدام انفجاری یک ستاره موسوم به «ابرنواختر» مقایسه میکند؛ بنابراین به دلیل نادر بودن آنها، ممکن است بین ۶۰ سال تا ۲ هزار سال طول بکشد تا امواج رادیویی به زمین برسد. امواج رادیویی فرازمینیها ممکن است در نهایت به ما برسند، اما هم اینک این امکان وجود دارد و باید برای مدت بسیار طولانی چشم انتظار بمانیم. البته ممکن است وضعیت در نهایت تغییر کند.
پژوهش جدید به این موضوع اشاره دارد که زمین اساساً یک منبع غیرعادی انتشار امواج رادیویی است و با پیشرفت فناوریها به ویژه فناوری تلفن همراه و تغییر به سمت نسل پنجم شبکه تلفن همراه (۵G)، این سیگنالها حتی واضحتر میشوند و این امکان را از نظر تئوری برای فرازمینیها فراهم میکنند که ما را پیدا کنند. گریمالدی بر این نظر است که «مشکل بزرگ این نیست که ما به جست و جوی حیات بیگانه ادامه میدهیم، بلکه سرنخی نداریم که در سراسر پهنه کیهان به کجا نگاه کنیم.»
شاید هم فضاییها قبل از ما دستبه کار ارسال سیگنال شدهاند؛ اما ما یا دریافتش نکردیم، یا متوجهش نشدیم. بهطور مثال چند وقت قبل سیگنالی مرموز از عمق کیهان دریافت شد که منشاء و محتوای آن محل بحث بود. مدتی قبل این خبر منتشر شد: «یک سیگنال رادیویی مانند ضربان قلب توسط دانشگاههای سراسر ایالات متحده و کانادا دریافت شده است. این سیگنال رادیویی که از یک کهکشان دور میآید با نظمی شگفتانگیز به ما چشمک میزند.» به چنین سیگنالهایی «انفجار سریع رادیویی» یا FRB میگویند. به طور کلی، FRB برای چند میلی ثانیه دوام میآورد، اما این FRB هزار برابر بیشتر دوام آورده است. دانشمندان کشف کردهاند که این انفجارها هر ۰.۲ ثانیه یکبار اتفاق میافتد که این شبیه ضربان قلب است. سیگنالهای رادیویی از یک کهکشان، میلیاردها سال نوری دیرتر میآیند و منبعشان انفجارهای رادیویی ناشناخته است. دانیله میکیلی، فوق دکترای موسسه اخترفیزیک و تحقیقات فضایی کاولی در MIT (موسسه فناوری ماساچوست) درباره آن سیگنال گفت: «چیزهای زیادی در جهان وجود ندارند که سیگنالهای دورهای دقیق ساطع کنند. نمونههایی که ما در کهکشان خودمان میشناسیم، تپاخترهای رادیویی و مگنتارهایی (ستارههای مغناطیسی) هستند».
فرض کنید بخواهیم سیگنالی را به نقطه نامعلومی در فضا بدهیم و به دریافت کننده که نمیدانیم در چهسطحی از فناوری است، آدرس زمین را بدهیم. چه کاری باید انجام دهیم؟
قطعا دادن نشانی زمین به بیگانگان، دشوارتر از آدرسدهی با گوگل مپ است. روشهای گوناگونی وجود دارد که دانشمندان میتوانند از آنها برای فرستادن راهنمای مسیر به فضاییها استفاده کنند. «هکتور سوکاسناوارو» پژوهشگر مؤسسه اخترفیزیک جزایر قناری در اینباره میگوید: «اگر میخواهید به کسی بگویید کجا هستید، باید چند مرجع مشترک داشته باشید که در حالت ایدهآل مراجعی ثابت هستند، اما هیچ چیز در کهکشان ثابت نیست.» البته با تنظیم دقیق فرکانس یک موج الکترومغناطیسی، دانشمندان میتوانند پیامهای پیچیده را در کدهای باینری ساده بگنجانند و، چون امواج الکترومغناطیسی جهتدار هستند، هر موجود بیگانه هوشمندی که چنین سیگنالی را ردیابی کند، به آسانی میتواند مسیر آن را تا زمین دنبال کند. دانشمندان در گذشته از امواج رادیویی برای برقراری ارتباط فرازمینی استفاده میکردند. در سال ۱۹۷۴ میلادی، پژوهشگران یک پیام فرکانس رادیویی را از تلسکوپ «آرسیبو» (Arecibo) در پورتوریکو به سمت خوشه ستارهای M۱۳ با فاصله تقریبا ۲۱۰۰۰ سال نوری از ما فرستادند. با این همه، یکی از مشکلات احتمالی امواج رادیویی این است که هنگام حرکت پراکنده یا منبسط میشوند، دقیقا مانند موجی که در آب گسترش مییابد. به گفته آزمایشگاه لینکلن MIT، این یعنی ممکن است تا زمانی که به یک کهکشان دوردست میرسند، برای انتقال پیامی قابل تشخیص، بیش از حد پراکنده شده باشند. «سوترانا بردیگینا» اخترفیزیک دان مؤسسه فیزیک خورشیدی لایبنیتس در آلمان اشاره میکند که برای پیامی مستقیمتر، باید اطلاعات را با استفاده از نور لیزر مرئی پخش کنیم. یک پیام هدفگذاریشده و ساخته شده از نور لیزر قطبیده، یا نوری که ارتعاشات آن در یک صفحه روی میدهد، این ظرفیت را دارد که بدون تضعیف، مسافت بسیار دورتری نسبت به یک سیگنال رادیویی را بپیماید. غیر از این روشهای بسیار دیگری وجود دارد و تلاشهای زیادی در این زمینه شده؛ بهشرط آنکه اصلاً حیات هوشمندی در فضا باشد که بتواند پیام را دریافت کند.