وقتی سخنرانی لاریجانی، ناطق و حسن خمینی را برهم میزنند تکلیف دیگران روشن است
ناآرامیهای اخیر نشان داد اگر به مطالبات انباشته پاسخ مناسب داده نشود و اگر انبوهی از مشکلات بر هم افزوده شوند، از جایی سربرمیآورند که گاهی حتی دیگر به اعتراضات مسالمتآمیز محدود نمیمانند و با عامل خشونت نیز همراه میشوند؛ شرایطی که آشکارا در این روزهای خیابانهای ایران قابل مشاهده است.
به گزارش زنهار، ناآرامیهای اخیر نشان داد اگر به مطالبات انباشته پاسخ مناسب داده نشود و اگر انبوهی از مشکلات بر هم افزوده شوند، از جایی سربرمیآورند که گاهی حتی دیگر به اعتراضات مسالمتآمیز محدود نمیمانند و با عامل خشونت نیز همراه میشوند؛ شرایطی که آشکارا در این روزهای خیابانهای ایران قابل مشاهده است. مطالبات انباشته هم صرفا محدود به یک حوزه نیست و طیف متنوعی را شامل میشود؛ از اعتراض به شیوه برخورد گشت ارشاد تا قانون حجاب اجباری، از تورم و بیکاری تا چرایی به نتیجهنرسیدن مذاکرات برجامی و تا محدودشدن حق انتخابکردن و انتخابشدن و یکدستی نهادهای حاکمیتی و البته وجود تکصدایی در ارکان تصمیمگیرنده. همه این ها در سالهای اخیر بهعنوان مطالباتی بیپاسخ و برزمینمانده در نگاه مردم متجلی است که با عنوان مطالبات انباشته از آن ها یاد میشود اما با درنظرداشتن موارد مذکور یک موضوع تازه هم به چشم میخورد آن که آیا وقتی مسیر قانونی برای پیگیری مطالبات بسته میشود، دغدغههای مردم به اَشکال دیگری بروز میکنند؟ یعنی اگر مردم نتوانند از طرق سیاسی مانند انتخابات، نمایندگان خود چه در عرصه مجلس و چه ریاستجمهوری را داشته باشند، به نوعی مطالبات ایشان بر موضوعاتی با محور حقوق خود در حریم خصوصیشان متمرکز میشود؟ به تعبیر دیگر با محدودشدن کنشگری مردم در عرصه سیاسی، کنار نهادن احزاب به عنوان حلقه وصل میان مردم و حاکمیت از عرصه تصمیمسازی و کسب قدرت سیاسی و در نهایت ناکامماندن بخشهایی از مردم برای احقاق مطالبات عمومیشان، مطالبات خصوصی محور اصلی کنشگری آن ها میشود؟
بخشایش اردستانی: در ایران همهچیز رنگوبوی سیاسی به خود میگیرد
احمد بخشایش اردستانی، فعال و تحلیلگر اصولگرا، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم و استاد علوم سیاسی دانشگاه در پاسخ به این پرسش که سیر تحول مطالبات سیاسی به مطالبات خصوصی به «خبرآنلاین» گفت: «در ایران همهچیز رنگوبوی سیاسی به خود میگیرد زیرا مردم احساس میکنند سیاست در همهچیز تعیینکننده است؛ یعنی تصور کنید که مردمِ دلخسته از سیاست، پیگیر یک امر اجتماعی به نام حجاب اختیاری میشوند. همین موضوع نیز سیاسی میشود و میبینیم شعارهایی کاملا سیاسی داده میشود؛ پس در ایران یک پیوستگی مهم میان موضوعات اجتماعی و سیاسی وجود دارد. در این بین همه مسئولان باید تلاش کنند زخمی ایجاد نکنند تا دشمنان بتوانند بر آن زخم نمک بپاشند. میشود به مطالبات اجتماعی مردم پاسخ مثبت داد و نیازی هم نیست که بیاییم مثلا قانون حجاب را تغییر دهیم؛ صرفا میشود مسئولان به این قانون توجه سابق را نداشته باشند. برای مثال یک زمانی قانونی در کشور وضع شد که داشتن ماهواره را مجاز نمیدانست. بر اساس آن قانون با کسانی که ماهواره داشتند برخورد میشد اما از یکجایی به بعد دیدند اجراییکردن این قانون عملا میسر نیست زیرا بسیاری در ایران از ماهواره استفاده میکنند. خب چه کردند؟ نیامدند آن قانون را به موجب قانونی جدید نسخ کنند و صرفا به اجرایش بیتوجه شدند. درباره حجاب هم میشود چنین کرد. به هر حال باید به خواست عمومی اعتنا کرد و چه زمانی که در حکومت سابق سعی میشد مردم بیحجاب باشند و چه حالا که سعی میشود همه حجاب داشته باشند، در هر دو مورد مردم اعتراض میکنند زیرا احساس میکنند سیاست مناسبات فردیشان را معین میکند».
او در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه ریشه مطالبات انباشته در چیست، بیان کرد: «به نظر من هنوز مهمترین ریشه نارضایتیها، اقتصاد است. وقتی جوانی میبیند که خانوادهاش گرفتار معیشتاند و وقتی پول چنان بیارزش میشود که سرنوشت اقتصادی یک خانواده در یک سال پیش رو مشخص نیست، فرزند آن خانواده هم برای دغدغههای خود مانند حجاب به ستوه میآید؛ یعنی اگر وضعیت اقتصادی خوب بود، خیلی از مسائل و دغدغههای حوزه خصوصی افراد به این شکل مطرح نمیشد. حالا در این بین وقتی زخمی ایجاد میشود، دشمنان هم میآیند و نمک خود را بر آن زخم میپاشند و از اعتراضات سوءاستفادههای خود را میبرند. پس عامل نخست اقتصاد است. عامل دیگر حس تبعیض است. مردم احساس میکنند افرادی که شایستگی لازم را ندارند، مسئولیتها را به دست میگیرند و شایستگان خانهنشین هستند و البته عامل دیگر که در موضوع بحث شما هم وجود دارد، سیاست است. طبیعی است وقتی شورای نگهبان دایره را چنان تنگ میکند که بخشهای زیادی از مردم نمایندگان خود را میان نامزدهای انتخاباتی نمیبینند، از سیاست ناامید میشوند و به سمت موضوعات حوزه خصوصی خود میروند که وقتی پیگیری این مطالبات در چارچوب قواعد سیاسی و قانون نباشد، به خشونت هم کشیده میشوند».
این فعال سیاسی در پایان با اشاره به انتخابات پیش روی مجلس گفت: «به هر حال انتخابات میتواند زمینه پاسخدهی به مطالبات را فراهم کند و مردم هم باید بدانند که قهر با صندوقهای انتخابات دردی را دوا نمیکند و بهترین راه اصلاح از طریق صندوق رأی است. هنوز میشود امید داشت که از مسیر انتخابات مدیرانی کارآمد و نمایندگانی شایسته روی کار آیند که از پس تمیشت امور و احقاق حقوق عمومی برآیند؛ پس در همین شرایط باز هم باید بر همین مسئله انتخابات اصرار و تأکید کنیم».
حقیقتپور: با کنارگذاشتهشدن لاریجانی و دیگران نشاط سیاسی گرفته شد
منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا و نائبرئیس مجلس نهم، نیز درخصوص اینکه فقدان نشاط سیاسی چگونه منجر به اعتراضات بعضا خشونتبار اجتماعی میشود، به «خبرآنلاین» گفت: «پیش از ورود به بحث اصلی یک نکته اساسی را بگویم؛ اینکه مطالبات در هر حوزهای که باشد نباید به آشوب منجر شود و حتما مطالبه به معنای آتشزدن اموال عمومی نیست و باید میان اعتراض و آشوب قائل به تفاوت باشیم اما درباره موضوع بحث شما باید بگویم که بله من هم قبول دارم وقتی افرادی که میتوانست صدای بخشهایی از جامعه باشند مانند آقای لاریجانی، همتی و دیگران به حاشیه رانده میشوند، نشاط سیاسی از جامعه گرفته میشود. میشد برای پاسخگویی به مطالبات عمومی علاوه بر آنکه اجازه حضور نمایندگان طیفهای مختلف در عرصه سیاسی داده شود، جایی نیز بهعنوان محل تجمعات معرفی شود تا مردم بتوانند در کمال آرامش در آنجا صدای خودشان را به مسئولان برسانند؛ مثلا میگفتند پارک شهر محل تجمعات است و از برگزارکنندگان تجمع هم تضمین میگرفتند که اگر کوچکترین آسیبی به اموال عمومی وارد شد، مسئولیت با شماست. نیروی انتظامی هم امنیت مراسم را تأمین میکرد. این شیوه یعنی دیدن و شنیدن مطالبات عمومی».
او درباره مسدودشدن تحقق مطالبات عمومی-سیاسی از سوی برخی گروههای تندروها، بیان کرد: «وقتی یک جریان خاص مانند جبهه پایداری میآید و صداوسیما را در اختیار خود میگیرد و اجازه نمیدهد هیچ صدایی جز خود منعکس شود و وقتی همین نیروها عرصه بینالمللی را به عرصه پیگیری آرمانهایشان تبدیل میکنند، انتظار نمیرود که مردم احساس کنند سهمی در تعیینکنندگی سیاسی دارند. وقتی آن ها میتوانند سخنرانی علی لاریجانی، ناطق نوری، سیدحسن خمینی و دیگران را برهم میزنند، مطالبات عمومی بیپاسخ و البته انباشته میشوند. این بیماری مزمن که عدهای فقط خود را حزباللهی میدانند و دیگران را نفی میکنند، باید درمان شود که اگر نشود مجبور به جراحی میشویم. این چگونه شرایطی است که اجازه نمیدهند کسی وارد مجلس شود و همه کارشناسانهای مجرب خانهنشین شدهاند. باید جلوی تندروها گرفته شود. مشی انقلاب اسلامی اخلاق سیاسی و توجه به مطالبات عمومی است اما در این سالها از سوی تندروها چه دیدهایم جز بالارفتن از آتشزدن دیوار سفارت عربستان و بالارفتن از دیوار سفارت انگلستان؟»
حقیقتپور همچنین درباره کارکرد دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا در نمایندگی مطالبات سیاسیِ عمومی تصریح کرد: «من صریح میگویم که هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان رفوزه شدهاند. آنها بعد از این نمیتوانند نمایندگی مردم را در اخیار داشته باشند و کشور نیاز به جریان سومی دارد؛ جریانی با چند پارادایم شاخص که شامل اخلاق، دینمداری، انقلابیگری واقعی و استفاده از شایستگان. امروز وقت آن است که در مدیریتها و مسئولیتها از افراد باسواد استفاده شود. باید افراد ناکارآمد کنار گذاشته شوند و به مدیریت کشور سروسامان داده شود تا مردم هم به مسئولان اعتماد کنند»./ خبرآنلاین