نبوی: دولت روحانی نظرش این بود که FATF را مسکوت بگذاریم
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در تحلیل خود از اعتراضات و حوادث تابستان و پاییز ۱۴۰۱ متعقد است هرچند پای عوامل خارجی و جنگ رسانهای و تبلیغاتی در میان بوده، اما میتوانستیم اعتراضات را طوری مدیریت کنیم که رخ ندهد و در برخی مناطق که مسائل اقلیتهای مذهبی و قومی را داریم اگر بهتر عمل میکردیم آن اتفاقات رخ نمیداد.
به گزارش زنهار؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در تحلیل خود از اعتراضات و حوادث تابستان و پاییز ۱۴۰۱ متعقد است هرچند پای عوامل خارجی و جنگ رسانهای و تبلیغاتی در میان بوده، اما میتوانستیم اعتراضات را طوری مدیریت کنیم که رخ ندهد و در برخی مناطق که مسائل اقلیتهای مذهبی و قومی را داریم اگر بهتر عمل میکردیم آن اتفاقات رخ نمیداد.
دورهای بود که میشد با یکی، دو کلمه از پس تعریف سیاستمداران جمهوری اسلامی برآمد. آن زمان ترکیب دوکلمهای «راست سنتی» بیش از هر تعبیر دیگری به مرتضی نبوی میآمد. ترکیبی که تا پیش از دهه هفتاد جبهه سفتومحکمی از احزاب و تشکلهای ریزودرشت را زیر پرچم خود جمع میکرد. تعبیری برآمده از جناحبندیهای نهچندان علنی دهه ۶۰ میان خودیهای انقلاب که هنوز به مواجهه بیپرده و رودروی تشکیل دولت دوم میرحسین موسوی نرسیده و صابون انتخابات مجلس سوم به تنش نخورده بود تا قید این تعارفها زده شود، از دلش یک «لیست ۹۹ نفره» درآید و بعد از انحلال سازمان مجاهدین انقلاب با تولد مجمع روحانیون مبارز، دوگانهای معروف به «اسلام پابرهنگان - اسلام آمریکایی» را در آستانه انتخابات تقویت کند و در نهایت با پیروزی جناح چپ خاتمه یابد.
سالهایی که قرار شد راست سنتیِ بینصیب از دولت، طرح شکوشبههای محدود به «کسب تکلیف» از جماران را به بحث و گلایههای پشت تریبون مجلس دوم برساند و پس از اعلام نتایج انتخابات و بازماندن از مجلس با روزنامه «رسالت» راه ارتباط با افکار عمومی را حفظ کند و جلوی «کیهان» محمد خاتمی هم درآید. از همان ایام بود که نام مرتضی نبوی وزیر مستعفی پست و تلگراف و تلفن بهعنوان سردبیر رسالت بیشتر به چشم آمد و او را در کنار احمد آذریقمی، علیاکبر ناطقنوری، احمد توکلی، علیاکبر پرورش و البته محمد یزدی و ابوالقاسم خزعلی بهعنوان یکی از چهرههای اصلی راست سنتی معرفی کرد.
دهههای آتی از راه رسید و خطوربطهای قبلی را کمرنگ کرد، اختلافات گذشته با تعریف دشمنان جدید به دوستیهای غیرمنتظرهای انجامید. این وسط شناسنامه چند نفری باطل شد و نیروهای تازهنفسی جایشان را گرفتند. آن تجربه و پیشینه چنددهساله، حالا چشمانداز پیچیدهای در برابر داشت که جوانان یکدنده دهه ۶۰ را به پیرمردان منعطفی تبدیل کرد تا هر روز حرفهای تازهای بزنند و برای آشنایانشان بیش از پیش غریبه جلوه کنند. از این منظر مثلاً یافتن نسبتی میان بهزاد نبوی امروز با دهه ۶۰، ۷۰ و حتی ۸۰ به در دستداشتن خطکش و نقاله نیازمند است و شاید کشف ردپای گذشتهها در دیدگاههای امروز امثال مرتضی نبوی هم کمکم به ذرهبین و چراغ قوه نیازمند شود.
او در گفتوگوی پیشرو چه وقتی پای صحبت اعتراضات و حوادث تابستان و پاییز ۱۴۰۱ به میان میآید، چه زمانی که از شرایط انتخابات آتی پرسیده میشود و چه آنجا که نظرش را درباره شیوه مواجهه با مسائل فرهنگی و سبک زندگی جوانان و در نهایت گشت ارشاد بر زبان میآورد، نشانههایی از تغییر و تحول در دیدگاه را پیش چشم خواننده میگذارد که سخت میتوان آن را همچنان «راست سنتی» نامید.