اظهارات شریعتمداری درباره استارتاپ ها حس امنیت را از جامعه می‌‌گیرد!

آقای حسین شریعتمداری در روزنامه نوشته است که در شاخص‌ترین پلتفرم‌های کشور همراهی با دشمنان مردم، کوک‌کردن ساز بیگانگان علیه وطن و همسویی با دشمنان بیرونی در مقابله با قانون حجاب و عفاف را می‌توان دید.

اظهارات  شریعتمداری درباره استارتاپ ها حس امنیت را از جامعه می‌‌گیرد!

به گزارش زنهار؛ این پلتفرم‌ها- و نه همه آنها- در حالی به یک دولت موازی تبدیل شده و قوانین جاری نظام را زیر پا می‌گذارند که از خود هیچ سرمایه‌ای به میدان نیاورده‌اند. اسنپ حتی یک خودرو نیز از خود به میان نیاورده و از خودروهای مردم جویای کار بهره می‌برد. دیجی‌کالا و ازکی دلال هستند و از امکانات نظام در این دلالی سود می‌برند. روبیکا، فیلیمو، نماوا و... نیز حال و روز مشابهی دارند.

مدیرمسئول کیهان این پرسش را مطرح کرده که چرا از پلتفرم‌های قانون‌گریز، سلب صلاحیت نمی‌شود و مدیریت آنها به افراد صاحب‌صلاحیت واگذار نمی‌شود و گفته خوشبختانه زمزمه‌هایی برای تحقق این خواسته در میان مسئولان شنیده می‌شود. شریعتمداری این سخنان را درحالی بیان کرده که امروز یافتن متخصص فناوری اطلاعات بسیار مشکل شده و بسیاری از نیروها بدون همین تهدیدها به‌دنبال مهاجرت هستند. درحال حاضر بحران نیروی انسانی، بزرگترین چالش فعالان حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به شمار می‌رود؛ بحرانی که عبور از آن نیازمند امیدآفرینی و ایجاد فضایی امن برای فعالیت متخصصان است؛ بحرانی که مهار آن نه‌تنها زمان طولانی می‌خواهد، بلکه نیازمند برنامه‌ریزی مستمر و یکپارچه در حوزه آموزش منابع انسانی، تخصیص بودجه‌های کلان و همراهی منظم و منسجم با بخش خصوصی است.

به کشورهای جهان نگاه کنید؛ اصلا لازم نیست خیلی دور برویم، همین کشورهای همسایه از جمله امارات را ببینید. برای پیشرفت اقتصاد دیجیتال خودشان به‌شدت برنامه‌ریزی می‌کنند و از هیچ کمک و حمایتی در این حوزه دریغ نمی‌کنند. براساس گزارش اتاق اقتصاد دیجیتال امارات تخمین زده شده که اقتصاد دیجیتال ملی امارات متحده عربی تا سال ۲۰۳۱، بیش از ۱۴۰میلیارد دلار رشد خواهد کرد که در مقایسه با رقم ۳۸ میلیارد دلار امروز، واقعاً رقم بزرگی است. وزیر امور هوش مصنوعی و همچنین رئیس اتاق اقتصاد دیجیتال دوبی، گفته‌اند که دو برابر شدن سهم اقتصاد دیجیتال در تولید ناخالص داخلی امارات، از 7/9درصد به بیش از ۲۰ درصد تا سال ۲۰۳۱، نشان‌دهنده تلاش‌های دوبی برای تثبیت خود به‌عنوان یک مرکز فناوری مهم و مقصد جهانی پیشرو برای شرکت‌های دیجیتال است ولی ما نه‌تنها به شکل‌های مختلف در روند فعالیت آزادانه سکوهای مجازی اخلال به وجود می‌آوریم، بلکه تهدیدشان هم می‌کنیم و مانع فعالیت‌شان می‌شویم. تازه جالب می‌شود بدانید که مالکیت بسیاری از همین سکوهای مجازی با نهادهای انقلابی است. داستان اتفاقی که در روزها و هفته‌های گذشته برای طاقچه، دیجی‌کالا، ازکی و... رخ داده را همه می‌دانیم. به همین راحتی برندهای محبوب ایرانی‌ها را پس از سال‌ها تلاش مستمر و پیشرفت قابل‌توجه ناگهان تعطیل کردند.

تعطیل، تعلیق و پلمب این شرکت‌های استارتاپی، ناامیدکننده و نگران‌کننده است. قشر جوان را دلسرد می‌کند. موضوع رعایت قوانین_هرچند مورد پذیرش مردم قرار نگیرد_ یک بحث است و برخوردهای تند، قهری و ویران‌کننده با این شرکت‌ها بحثی دیگر. چنین برخوردهایی موجب می‌شود در این حوزه مهم و اثرگذار درجا بزنیم. به بدنه دانش‌بنیان و نوآور اقتصاد ضربه می‌زند. نیروی کار متخصص را ناامید می‌کند و مانعی بزرگ در مقابل توسعه‌ بخش خصوصی قرار می‌دهد و نخبگان حوزه کسب‌وکارهای استارتاپی را به مهاجرت وا می‌دارد.

آیا راهی برای تعامل سازنده با این شرکت‌ها وجود ندارد؟ شرکت‌هایی که بخش بزرگی از نیروهایش را جوانان تشکیل می‌دهند و کمک قابل‌توجهی برای تسهیل فعالیت‌های کسب‌وکارها به شمار می‌روند. درواقع مهمترین سرمایه استارتاپ‌ها جوانانی هستند که دست‌کم در چند سال گذشته شاهد بودیم فرش قرمز برایشان در کشورهای مختلف به‌خصوص کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از جمله امارات پهن شده است. نخبه‌های این رشته به‌راحتی می‌توانند جذب این کشورها شوند.

بدون برخوردهای قهری و بگیروببندهای این روزها، مسیر فعالیت استارتاپ‌های ایرانی نسبت به سایر کشورهای جهان به خودی خود دشوارتر بوده است. درمقام مقایسه، موانع بیشتری مقابل چنین فعالیت‌هایی قرار دارد. چون نه‌تنها سرمایه‌گذاران خارجی تمایلی به حضور در بازار استارتاپی ایران ندارند، بلکه تحریم‌های اقتصادی نیز بر مشکلات افزوده و کار را سخت‌تر کرده و یک سد محکم برای دسترسی به بازارهای بین‌المللی شده است و صد البته اضافه کنید انواع چالش‌های بزرگ کارآفرینان ایرانی را که مانعی برای هر نوع کسب‌وکاری از جمله فعالیت‌های استارتاپی است؛ از تامین مالی تا جذب نیروهای متخصص،کاربلد و ایده‌پرداز تا جلب اعتماد عمومی و بازاریابی مناسب و مواردی از این دست.

با همه این مشکلات، برخی از استارتاپ‌ها مانند دیجی‌کالا پیشرفت قابل‌ملاحظه‌ای کردند و به قدرتی در صنعت تجارت الکترونیکی ایران تبدیل شدند. اما همین شرکت‌ها که ناگهان با پلمب مواجه می‌شوند، تبعات فراوانی در کسب‌وکارشان ایجاد می‌شود و پیشرفت‌شان به تاخیر می‌افتد.

اگر به فعالیت شرکت‌های استارتاپی که در چند هفته اخیر با مشکل مواجه شده‌اند نگاه کنیم می‌بینیم که در ذات فعالیت‌شان به دستاوردهای علمی و فناورانه از تولید تا بازار دست یافته‌اند و به نیازهای مخاطبان در محیط‌های اجتماعی- اقتصادی به‌خوبی پاسخ می‌دهند. ایده‌های نوآورانه دارند و مخاطبان فراوانی را جذب کرده‌اند. یکی از مؤثرترین عوامل پیشرفت اقتصادی کشور به شمار می‌روند و درعین حال اشتغال‌زایی بالایی دارند. مسیر موفقیت را پله‌پله و طی سال‌ها طی کرده‌اند و مشکلات و چالش‌های بسیاری را پشت سر گذاشته‌اند.

اکنون که این استارتاپ‌ها، مخاطبان بسیاری را جذب کرده‌اند، کارشان روی روال افتاده، برخی‌هایشان به سود رسیده‌اند یا در آستانه دستیابی به سود هستند، ناگهان با تعلیق و بدتر از آن تهدید سلب صلاحیت و واگذاری به دیگران مواجه می‌شوند. از طرف دیگر بسیاری از مردم نیازهای خودشان را از طریق این شرکت‌های استارتاپی تامین می‌کنند. درواقع با یک تصمیم تند و قهری، همه دستاوردهایشان با خطر مواجه می‌شود. مردم نیز از خدمات آنها و تامین نیازهایشان محروم می‌شوند.

توقف روند فعالیت‌های استارتاپ‌ها نه‌تنها در سیستم بزرگ این شرکت‌ها اخلال ایجاد می‌کند بلکه در زندگی روزمره مردم نیز تاثیر می‌گذارد. همچنین در جامعه تشویش و نگرانی ایجاد می‌کند. صدور چنین احکامی و برزبان راندن چنین سخنانی، نشان‌دهنده این است که درک مناسبی از شرایط جامعه وجود ندارد.

نکته مهمتر اینکه چنین برخوردها و سخنانی فاقد مستند قانونی است. قانون از یک‌سو و سخنان اهل سیاست از سوی دیگر، باید به جامعه احساس امنیت بدهد. اگر عملی مانند سلب صلاحیت، توقیف و تعلیق این شرکت‌ها به مردم احساس ناامنی بدهد، تاثیرات اجتماعی منفی برجای می‌گذارد. مردم در جامعه با رشته‌های مختلفی به هم وصل شده‌اند. برخی از این شرکت‌ها که نیازشان را برآورده می‌کنند نقطه وصل حساب می‌شوند. همین نقطه‌های وصل احساس تعلق ایجاد می‌کند. تصمیم‌هایی از این دست که به توقف فعالیت استارتاپ‌ها یا فروشگاه‌ها، کافی‌شاپ‌ها، مغازه‌ها، مؤسسه‌ها منجر شده، دلبستگی مردم به دولت را به شدت کاهش می‌دهد. حس می‌کنند در قطاری نشسته‌اند که مسیر دیگری را طی می‌کند. آن‌وقت نه قطار را دوست دارند و نه مسیر آن را. دلبستگی‌ای به آن پیدا نمی‌کنند. یا وقتی می‌بینند ارزش‌ها یا روش زندگی‌شان محترم شمرده نمی‌شود، تعلقی در خود به جامعه احساس نمی‌کنند. احساس تبعیض و تحقیر اجتماعی بسیار مخرب است و یکی از منابع اصلی در ایجاد تضاد و تنش اجتماعی در جامعه ایران است. چنین سخنانی و چنین توقیف‌ها و تعلیق‌هایی که بدون پذیرش اجتماعی صورت پذیرد، در جامعه احساس ناامنی تولید می‌کند. چنین احساسی مغایر با فضای کسب‌وکار و انگیزه‌های تولید خواهد بود. سخنانی از این جنس که تشویش و نگرانی در شرکت‌های استارتاپی ایجاد می‌کند، مانع بزرگی برای توسعه و پیشرفت جامعه است که موتور محرک اقتصاد کشور را زمین می‌زند. نتیجه آن نیز احساس خشم، سرخوردگی، تبعیض و کاهش احساس تعلق و وفاداری است.

 

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار