صلح عربستان با اسرائیل به معنای جنگ با ایران خواهد بود؟
ایران فقط روابط خصمانه با اسرائیل ندارد. دو کشور دهههاست که جنگ در سایه را تجربه کرده اند، جنگی که در هفت سال گذشته تشدید شده است.
به گزارش زنهار، فارن پالیسی همزمان با تلاش ها در واشنگتن برای عادی سازی رابطه عربستان سعودی با اسرائیل به بررسی تاثیر این روند بر آشتی نوپای تهران و ریاض پرداخته و می نویسد:
سیاستگذاران در واشنگتن و خاورمیانه مشغول صحبت در مورد امکان عادی سازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل در ازای یک پیمان دفاعی رسمی با ایالات متحده هستند. در این میان یک سوال حیاتی برای ریاض وجود دارد: آیا چنین اقدامی توافق دیپلماتیک اخیر عربستان سعودی با ایران را به خطر می اندازد؟ دلیل محکمی برای فکر کردن جدی به این مسأله وجود دارد.
ایران فقط روابط خصمانه با اسرائیل ندارد . دو کشور دهههاست که جنگ در سایه را تجربه کرده اند ؛ جنگی که در هفت سال گذشته تشدید شده است. همین سال گذشته، گزارش شد که ارتش اسرائیل از سال 2017 بیش از 400 حمله هوایی در سوریه و سایر مناطق خاورمیانه علیه اهداف متعلق به ایران و متحدانش انجام داده است. می توان تصور کرد که از آن زمان تعداد چنین حملاتی افزایش یافته است.
نویسندگان این مطلب در ادامه ادعا کردند که اگر عربستان سعودی اسرائیل را در آغوش بگیرد، ایران به احتمال زیاد همه چیز را به جز سینک آشپزخانه به سمت سعودی ها پرتاب خواهد کرد. این کشور مشروعیت پادشاهی را به عنوان رهبر جهان اسلام به شدت به چالش می کشد و به احتمال زیاد امنیت آن را تهدید می کند ، چه به طور مستقیم یا به طور غیرمستقیم از طریق جانشینان منطقه ای، از جمله حوثی ها در یمن.
برای تهران، دوستی ریاض با واشنگتن - چیزی که ایرانی ها به آن عادت کرده اند - یک چیز است، اما شراکت با اسرائیل، کشوری که هیچ تردیدی برای استفاده از نیروی نظامی برای مقابله با نقشه ها و نفوذ ایران در ایران نشان نداده، یک چیز دیگر است.
ایران همچنین نگران حمله پیشگیرانه اسرائیل علیه برنامه هسته ای خود بیشتر از ایالات متحده است. بنابراین، اگر عربستان سعودی با اسرائیل متحد شود، ایران فرض میکند که ریاض بستری را برای ارتش اسرائیل فراهم میکند تا حملهای سریع علیه ایران انجام دهد؛ حتی اگر رهبری عربستان سعودی چنین قصدی نداشته باشد.
زمانی که امارات متحده عربی و بحرین در سپتامبر 2020 برای عادی سازی روابط با اسرائیل به توافق رسیدند، هر دو به طرز باورنکردنی مراقب بودند تا هرگونه صحبت از همکاری نظامی با اسرائیل را به مفاهیم مبهم صلح و ثبات محدود کنند. این به این دلیل نبود که ابوظبی و منامه نمیخواستند روابط نظامی خود با اسرائیل را بهبود بخشند. فقط آنها فهمیدند که افزایش همکاری امنیتی با اسرائیل میتواند ایران را تحریک کند، زیرا ابوظبی در حال پیشبرد دیپلماسی با تهران برای کاهش تنش و جلوگیری از حملات بیشتر حوثیها علیه اهداف غیرنظامی اماراتی بود.
اگر عربستان سعودی یا هر یک از کشورهای عربی خلیج فارس بیش از حد به اسرائیل نزدیک شود و به عنوان مثال، دسترسی های اطلاعاتی و نظامی مهمی را برای آن فراهم کند، ایران به احتمال زیاد به آنها حمله خواهد کرد. ابوظبی، منامه و بالقوه ریاض از طریق ارتباط مقصر خواهند بود. این دقیقاً همان چیزی است که برای سعودیها اتفاق افتاد زمانی که به زیرساختهای نفتی عربستان در سپتامبر 2019 حمله شد که دلیل آن حمایت سعودی ها از کمپین فشار حداکثری علیه ایران بود.
اما حتی اگر عربستان راه امارات و بحرین را دنبال کند و همکاری امنیتی خود با اسرائیل را پس از عادی سازی محدود کند، این امر این کشور را از محکومیت در امان نخواهد داشت. به دلیل موقعیت، نقش و اقتدار عربستان سعودی در جهان اسلام، خطرات عربستان بسیار بیشتر از امارات، بحرین یا هر کشور مسلمان عرب دیگری است که روابط خود را با اسرائیل عادی می کند. پادشاه عربستان که در حال حاضر سلمان بن عبدالعزیز آل سعود نام دارد نیز لقب خادم حرمین شریفین را دارد. او نه تنها مسئولیت حفاظت و نگهداری از دو مکان مقدس اسلام در مکه و مدینه را بر عهده دارد، بلکه همچنین مسئولیت دارد که مذاکره درباره سرنوشت بیت المقدس به طور عادلانه بین اسرائیلی ها و فلسطینی ها را پیش ببرد.
بیت المقدس، محل مسجد الاقصی، سومین مکان مقدس مسلمانان، سنگ بنای تاریخی هرگونه توافق صلح اسرائیل و فلسطین است و موضوعی است که اهمیت مذهبی عمیقی برای جامعه سعودی و مسلمانان در سراسر جهان دارد. اگر عربستان سعودی فلسطینی ها و بیت المقدس را رها کند، کمپین فشار سیاسی شدیدی علیه آل سعود آغاز خواهد شد.
بنابراین، وقتی مقامات سعودی اصرار دارند که عادیسازی با اسرائیل اتفاق نمیافتد مگر اینکه یک کشور فلسطینی یا حداقل یک فرآیند مؤثر برای ایجاد آن وجود داشته باشد، برای آن دلیل وجود دارد.
فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در ژانویه گفت: «عادی سازی واقعی و ثبات واقعی تنها از طریق امید دادن به فلسطینی ها و از طریق دادن عزت به فلسطینی ها به دست می آید.»
سعودیها نمیتوانند یک توافق عادی سازی با اسرائیل از جمله امارات و بحرین را تحمل کنند که صرفاً الحاق شهرکهای یهودی و دره اردن در کرانه باختری را به حالت تعلیق درآورد یا متوقف کند. سعودی ها به چیزی معنادارتر نیاز دارند؛ زیرا شهرت، مشروعیت، اقتدار و حتی امنیت آنها در خطر است.
اگر واشنگتن خواستههای آنها را برآورده کند، هنوز ممکن است رهبری عربستان و بهویژه محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، چیزی کمتر از قطعیت در موضوع فلسطین-اما بیشتر از آنچه به امارات و بحرین داده شده بود- بخواهند. سعودی ها احتمالا به دلیل مقابله با آنچه تهدید ایران در این زمینه می دانند می خواهند با برخورداری از سپر دفاعی ایالات متحده، شانس خود را امتحان کنند.