پشت‌پرده چرخش پوتین به سوی علی‌اف

درگیری‌های نظامی، مناسبات فرهنگی و تضاد منافع اقتصادی شکل‌دهنده آینده قفقاز جنوبی بوده و نبرد پیچیده غرب و روسیه برای نفوذ و کنترل در این منطقه را برجسته می‌سازد.

پشت‌پرده چرخش پوتین به سوی علی‌اف

به گزارش زنهار، در حالی جنگ اوکراین نمای ژئوپلیتیک جهانی را تغییر می‌دهد، قفقاز جنوبی به عنوان جبهه‌ای حیاتی در رقابت گسترده‌تر بین روسیه و غرب ظهور کرده است.

به نوشته میدل‌ایست مانیتور، ایالات متحده و اتحادیه اروپا تلاش‌های خود برای تغییر شکل قفقاز جنوبی، مقابله با نفوذ مسکو و تضمین دستاوردهای استراتژیک را تشدید کرده‌اند. با تحولات اخیر در ارمنستان، گرجستان و فراتر از آن، مخاطرات برای روسیه بالاتر از همیشه بوده و پیامدهای آن می‌تواند تعادل قدرت در اوراسیا را بازتعریف کند.

خروج پر سر و صدای ارمنستان از مدار روسیه

ارمنستان در حال گذراندن تحول عمیقی در سیاست خارجی خود است. ایروان که به طور سنتی با مسکو از طریق چهارچوب‌های امنیتی مانند سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) متحد شده، به طور فزاینده‌ای به غرب روی آورده است. این تغییر از نارضایتی از بی‌عملی مسکو در طول درگیری ۲۰۲۰ قره‌باغ و تنش‌های بعدی با باکو نشئت می‌گیرد.

ایالات متحده با افزایش تعامل دیپلماتیک و اقتصادی با ایروان از این فرصت استفاده کرده است. سفر جیمز اوبراین، معاون امور اروپایی و اوراسیایی وزیر خارجه ایالات متحده به ایروان نشان‌دهنده قصد واشنگتن برای تقویت روابط دوجانبه و حمایت از مذاکرات ارمنستان با آذربایجان بود. ایالات متحده از اعلامیه آلماتا به عنوان مبنایی برای تعیین مرز استفاده کرده و هدف آن تسهیل توافق صلحی پایدار است که می‌تواند نقش روسیه به عنوان ضامن اصلی امنیت در قفقاز جنوبی را کاهش دهد.

قره باغ

علاوه بر این، گزارش‌ها حاکی از آن بوده که ایالات متحده حضور خود در بخش‌های دفاعی و امنیتی ارمنستان، از جمله حمایت دیپلماتیک، مشورت‌های نظامی و تلاش‌ها برای گسترش توانایی‌های دفاعی ارمنستان از طریق مشارکت با کشورهای غربی مانند فرانسه را افزایش داده است. چنین اقداماتی برای کاهش وابستگی ارمنستان به حمایت نظامی روسیه طراحی شده و نشان‌دهنده تغییر بلندمدتی در هم‌سویی‌های ژئوپلیتیک منطقه است. به نظر می‌رسد این تلاش‌ها نتیجه‌بخش بوده، زیرا دولت ارمنستان از مرزبانان روسی خواسته تا از مناطق تاوش، سیونیک، وایوتس دزور، گغارکونیک و آرارات خارج شوند.

با این حال، دولت ارمنستان همچنان در فاصله‌گرفتن کامل از روسیه، به ویژه در خروج از CSTO، محتاطانه رفتار کرده، زیرا ایروان مذاکرات صلح با باکو را شکننده می‌داند و با فشار داخلی فزاینده‌ای برای حفظ روابط با مسکو و احتمال بازگشت دونالد ترامپ در ماه نوامبر مواجه است که می‌تواند سیاست ارمنستان جو بایدن را معکوس کند.

در همین حال، اتحادیه اروپا با عمیق‌ترکردن روابط اقتصادی خود با ارمنستان از طریق توافق مشارکت جامع و تقویت‌شده (CEPA)، نقش مهمی ایفا کرده است. این توافق که در سال ۲۰۲۱ به طور کامل اجرا شد، به ارمنستان کمک کرده تا شرکای اقتصادی خود را متنوع ساخته و وابستگی خود به تجارت با روسیه را کاهش دهد. اتحادیه اروپا همچنین مأموریت‌های غیرنظامی را در امتداد مرز ارمنستان-آذربایجان مستقر کرده که باعث افزایش نفوذ آن در قفقاز جنوبی شده و نقش سنتی روسیه به عنوان میانجی اصلی در این منطقه را به چالش می‌کشد.

انتخابات پارلمانی قریب‌الوقوع ارمنستان می‌تواند، به ویژه اگر نیروهای طرفدار غرب پیروز شوند، ادغام آن با ناتو و اتحادیه اروپا را سرعت ببخشد. این امر نفوذ روسیه را به طور قابل توجهی تضعیف خواهد کرد، خصوصاً اگر گرجستان سیاست‌های «غیرروسی‌سازی» خود را تسریع کرده و با نهادهای غربی همسوتر شود.

اعتراضات گرجستان

با این حال، دولت فعلی گرجستان به رهبری حزب رویای گرجستان، رویکرد محتاطانه‌ای را حفظ کرده است. در حالی که همچنان عضویت در اتحادیه اروپا را دنبال می‌کند، از درگیری مستقیم با مسکو اجتناب ورزیده که نشان‌دهنده رویکرد متوازن آن در سیاست خارجی است. «قانون عامل خارجی» این حزب به روسیه نشان می‌دهد که دولت فعلی به دنبال تبدیل‌کردن این کشور به خط مقدم علیه مسکو نیست. گرجی‌ها ظاهراً درسی گزاف از حمله ۲۰۰۸ روسیه به آبخازیا و اوستیای جنوبی و همچنین درگیری جاری در اوکراین آموخته‌اند که خطرات تبدیل‌شدن به میدان جنگ برای رقابت‌های ژئوپلیتیک را برجسته می‌سازد.

نفوذی غربی‌ها در قفقاز

نقش ترکیه در آذربایجان به جزئی حیاتی از استراتژی گسترده‌تر غرب برای محدودکردن نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی و آسیای میانه تبدیل شده است. ترکیه به عنوان عضو ناتو و متحد اصلی ایالات متحده، خود را شریک محوری آذربایجان نشان داده و نفوذ اقتصادی، نظامی و فرهنگی قابل توجهی دارد. این رابطه در چهارچوب مفهوم «جهان ترکی» شکل گرفته که یک بلندپروازی ژئوپلیتیک برای اتصال کشورهای ترک‌زبان، از ترکیه تا آسیای میانه است. با این حال، به دلیل عدم وجود پایه‌های تاریخی عمیق، این بلندپروازی نتوانسته چهارچوبی بهینه برای دستیابی به اهداف خود تشکیل دهد.

از نظر نظامی، پهپادهای ترکیه و کمک‌های حیاتی آنکارا از باکو در طول درگیری قره‌باغ نقش تعیین‌کننده‌ای در پیروزی آذربایجان داشتند. این مشارکت نظامی توانایی‌های دفاعی باکو را تقویت کرده، وابستگی آن به تسلیحات روسیه را کاهش داده و به استقلال موقعیت امنیتی آن افزوده است.

از نظر اقتصادی، ترکیه و آذربایجان بازیگران کلیدی در پروژه‌های زیرساخت انرژی مانند کریدور گاز جنوبی و خط لوله باکو-تفلیس-جیهان هستند که برای کاهش وابستگی اروپا به انرژی روسیه حیاتی به شمار می‌روند. این پروژه‌ها بخشی از ابتکاری بزرگ‌تر برای ایجاد مسیرهای جایگزین هستند که آسیای مرکزی را از طریق قفقاز جنوبی به اروپا متصل کرده و قلمروهای تحت کنترل روسیه را دور می‌زنند.

الهام علی اف رجب طیب اردوغان

ترکیه در حال تقویت روابط اقتصادی و فرهنگی عمیق‌تر با آذربایجان و همچنین استفاده از چارچوب «جهان ترکی» برای گسترش نفوذ خود در آسیای مرکزی، همسو با اهداف غرب برای مقابله با نفوذ روسیه و چین در منطقه است.

استراتژی بهره‌برداری از نفوذ ترکیه در این مناطق با تلاش‌های گسترده‌تر غرب برای بازسازی چشم‌انداز ژئوپلیتیک اوراسیا همسو بوده و آذربایجان را بیشتر از روسیه دور می‌کند. با این حال، به نظر می‌رسد که باکو در حال بررسی نقش روسیه در دینامیک منطقه‌ای است؛ همانطور الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان در این ماه میزبان ولادیمیر پوتین بود. به نظر می‌رسد این اقدام با هدف نشان‌دادن نارضایتی باکو به ایالات متحده و اتحادیه اروپا به خاطر حمایت محدود آن‌ها از ایروان است. علاوه بر این، آذربایجان از احتمال بازگشایی مرز ارمنستان با ترکیه بدون برآورده‌کردن خواسته‌های باکو ناراضی است. بازگشایی مرز بین ایروان و آنکارا که از پیشنهادات غرب بوده، با منافع روسیه یا آذربایجان مطابقت ندارد که می‌تواند نقطه همگرایی دیگری برای باکو و مسکو باشد.

تحولات اخیر چالش‌های قابل‌توجهی برای روسیه می‌آفریند و نفوذ آن در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی تحت فشار فزاینده قدرت‌های غربی قرار گرفته که در حال پیشبرد منافع استراتژیک خود هستند. سؤال اصلی این است که مسکو چگونه به دست‌درازی‌های غرب پاسخ خواهد داد. آیا از قدرت نظامی و اقتصادی خود استفاده خواهد کرد یا به دنبال اتحادهای جدید برای مقابله با نفوذ روزافزون غرب خواهد بود؟

روسیه و دو استراتژی پیش روی

اول، با توجه به نارضایتی آذربایجان از موضع غرب در مناقشه قره‌باغ که با سفر قریب‌الوقوع امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه به ارمنستان نمایان بوده، پوتین از این لحظه برای تقویت روابط با علی‌اف استفاده کرده است. در طول یک سفر دو روزه به باکو، او بر نقش روسیه در میانجیگری در مذاکرات صلح بین آذربایجان و ارمنستان تأکید کرد. همزمان و در تلاشی برای اعمال فشار بر ارمنستان، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه رهبری ارمنستان را به دلیل آنچه که او ناکامی در ایجاد کریدور زنگزور توصیف کرد، مورد انتقاد قرار داد.

روسیه ارمنستان

گزینه دوم مسکو تقویت نفوذ ایران در قفقاز جنوبی برای مهار مداخله غرب است؛ زیرا ایرانیان نفوذ ایالات متحده در منطقه را تهدید می‌دانند. با این حال، سخنان لاوروف در مورد کریدور زنگزور تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی ایران به شمار می‌رود و تهران همواره تأکید کرده که هرگز اجازه ایجاد آن را نخواهد داد.

در اینجا تضادی قابل توجه منافع بین ایران و روسیه وجود دارد. اگر غرب به دنبال کم کردن نفوذ روسیه است، باید رویکردی عملی را اتخاذ کرده که تمرکز آن بر فاصله‌گرفتن تهران از مسکو باشد، نه اعمال فشار بی‌معنی بر تهران در رابطه با حمایت بی‌قیدوشرط از تل‌آویو در میانه جنگ غزه یا اجازه افزایش حضور اسرائیل در باکو؛ اقداماتی که تهران آن‌ها را تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌داند.

    دیدگاه شما
    پربازدیدترین اخبار