رئیس اتحادیه کتابفروشان: کتاب گران شده، اما گرانفروشی کتاب نداریم!
رئیس اتحادیه کتابفروشان تهران درباره گرانفروشی کتاب گفت: من گزاره گران شدن کتاب را میپذیرم، ولی گرانفروشی آن را نه! البته در بحث افزایش قیمت، کتاب هم مستثنی از بقیه کالاهای کشور نیست.
به گزارش زنهار به نقل از خبرگزاری فارس، عدهای از خریداران بخش مجازی نمایشگاه کتاب از گرانفروشی آثار عرضه شده در این سامانه خبر میدادند و میگفتند که این گرانفروشی گاهی تا ۴ برابر قیمت اصلی کتاب است. (گزارش فارس در این باره را اینجا بخوانید)
خبرنگار کتاب و ادبیات فارس برای پیگیری این مسأله که کتابفروش میتواند در قیمتگذاری کتاب اعمال نظر کند با هومان حسنپور، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفتوگو کرده است.
با توجه به این که در هفته گذشته گزارشی با موضوع گرانفروشی کتاب توسط یک کتابفروشی قمی در خبرگزاری فارس منتشر شد، آیا این افزایش قیمت منطقی است؟
در مورد قیمت کتاب، معیارهای بسیاری وجود دارد و از آنجایی که کشش و میل به خرید کتاب نسبت با سایر کالاها قابل مقایسه نیست، ناشر خواسته و یا ناخواسته ناچار است از حاشیه سود خود بزند و به تناسب افزایش هزینههای تولید کتاب قیمت را افزایش ندهد. ضمن این که اگر این کار را کند، کتابش فروش نمیرود.
این اتفاق بسیار ملموس است. مواد اولیه و قیمت تمام شده تولید کتاب افزایش ٧٠٠ تا ١٠٠٠ درصدی را تجربه کردهاند و در عوض افزایش ٢٠٠ تا ۴۰۰ درصدی قیمت کتاب را شاهد هستیم، اما در مورد تغییر قیمت باید خودمان را جای ناشر و کتابفروشی بگذاریم که کتابش را چند ماه یا حتی چند سال پیش خریده و قیمت الانش حتی قیمت مقوای جلدش هم نیست.
تصور کنید هیچگونه تغییر قیمتی صورت نگیرد! آیا وقتی یک کتاب فروخته شد باید جایگزین شود؟ اگر قرار باشد این توقع از کتابفروش برود که متأسفانه میرود،کتابفروش هر بار با فروش پنج جلد کتاب قیمت قدیم، سه جلد قیمت جدید میتواند جایگزین کند و اگر این چرخه ادامه پیدا کند، تمام سرمایه ناشر و کتابفروش به اتمام میرسد. این فرمول اقتصاد است.
آقای حسنپور، مرجع قیمتگذاری کتاب، ناشر است یا کتابفروش؟
من گزاره گران شدن کتاب را میپذیرم، ولی گرانفروشی آن را نه! البته در بحث افزایش قیمت، کتاب هم مستثنی از بقیه کالاهای کشور نیست. اما اینکه آیا کتاب باید قیمت داشته باشد یا خیر باید بگوییم، بله باید داشته باشد. قیمت داشتن هم به این معنی است که فروشنده نتواند نسبت به توان مشتری قیمت اعلام کند. حالا قیمت برچسبی باشد یا چاپی اهمیتی ندارد، مهم درج آن است.
اما در مورد اینکه ملاک قیمتگذاری و یا تغییر قیمت باید کتابفروش و یا ناشر باشد به نظر میرسد این امر از سوی اهالی فرهنگ پذیرفته شده که ناشران به عنوان تولید کننده محصول ملاک باشند.
بیتعارف در شرایطی هستیم که با سرمایه حاصل از کتابی که سه ماه پیش به تیراژ ۱۵۰۰ جلد چاپ شده و اتفاقاً فروش رفته است، ناشر تنها میتواند ١٠٠٠ جلد از همان کتاب چاپ کند. کمی به این گزاره توجه کنیم. با این اوصاف میشود از گرانفروشی و یا برچسب حرف زد؟ مگر اینکه برایمان حیات کتاب، نویسنده، مترجم، ناشر و کتابفروش مهم نباشد.
آیا صنعت نشر دچار کمبود نقدینگی شده است؟
و در مورد برچسبها آن طور که بنده میدانم اکثر موزعین و کتابفروشان، کتاب برچسبداری را قبول میکنند که ویژند ناشر را داشته باشد. یعنی توسط ناشر قیمتگذاری و تغییر قیمت رخ دهد. اگر هم کتابفروشی آن کتاب را به قیمت روز ناشر تغییر دهد، میتواند از ناشر برچسب بگیرد.
در نهایت اگر ناشران و کتابفروشان میخواستند مانند تقریباً تمامی محصولات کشور! به تناسب افزایش قیمت خدمات و مواد اولیه افزایش دهند، صنعت نشر دچار چنین معضل نقدینگی نمیشد. البته باز هم تکرار میکنم آستانه قیمت کتاب تابعی از کشش بازارش است و برای همین بسیاری از ناشران دیگر بعضی کتب را چاپ نمیکنند. زیرا با تمام تمهیداتی که برای کاهش قیمت به کار بستند باز هم قیمت طوری بوده که از توان مخاطب خارج است.