روایت بیطرفانه از روز باورنکردنی ورزشگاه یادگار امام
این روایت یک شاهد عینی از جنجالیترین بازی تاریخ پرسپولیس - تراکتور است که به شکلی عجیب نیمه تمام ماند.
به گزارش زنهار، دیدار تیمی که قهرمانی را از دست داده با تیمی که بقایش تا حد زیادی مسجل شده، معمولا باید یک جدال بی روح، کم جذابیت و بدون هیجان باشد اما خورشیدی که پهنه آسمان تبریز در روز پنج شنبه را فرا گرفته بود، خبر از یک روز دیگر میداد. اتومبیلهایی با پرچم قرمز، اتوبوسهای آماده حرکت به سوی یادگار و مهمتر از همه طرفداران مشتاق برای تبدیل یک مسابقه نیمه تشریفاتی به دربی حساس و حیثیتی.
ترافیکِ خیابانهای منتهی به استادیوم یادگار امام به هیچ عنوان شبیه روزهای بازگشایی ورزشگاه با پروتکلهای کرونایی نبود و حضور پرشور تیتیها در روزهای پیش از همهگیری را یادآوری میکرد. این در حالی است که در مسیرهای ورودی نیز حضور پرتعداد نیروهای انتظامی و امنیتی، خبر از برگزاری بی دردسر بازی پرسپولیس - تراکتور میداد اما...
اما این یک روز تاریخی بود که در فوتبال ایران ثبت شد. یک روز پرماجرا که حاشیهنگاری آن هرچقدر هم پر و پیمان باشد، بازهم ناگفتههایی خواهد داشت. با این حال این روایتی است ۲۰ بندی از قلب حواشی ورزشگاه یادگار. از ماجراهای باورنکردنی یحیی تا تصمیم شجاعانه داور در برداشتن توپ و دویدن به سمت رختکن:
* شعارها علیه تیم میهمان از همان لحظه ابتدایی ورود یحیی گلمحمدی به زمین چمن برای بازدید و سپس ورود حامد لک برای گرم کردن آغاز شد. لک در ابتدا بیتوجهی کرد و سپس دستی هم برای تماشاگران تکان داد تا شاید موضوع ختم شود اما خبری از چنین اتفاقی نبود.
* یحیی گل محمدی به جز ماجرای اخراجش از تراکتور، هرگز در هیچ ماجرایی با هواداران تراکتور اختلاف نداشت اما در لحظهای که میخواست برای تماشای بازی به جایگاه ویژه برود، با شدیدترین الفاظ ممکن و پرتاب اشیا مورد استقبال قرار گرفت. این شاید جرقه آغاز ماجرا بود.
* تا حوالی دقیقه ۲۰ باوجود اینکه پرسپولیس صاحب چند پرتاب و کرنر میشود، اتفاقی رخ نمیدهد. هواداران تراکتور باوجود تنش لفظی و شعار علیه پرسپولیس، خللی در انجام بازی به وجود نمیآورند تا اینکه مهدی ترابی برای ارسال کرنر به گوشه زمین میرود. باوجود فاصله زیاد از سکوهای تی تی تا نقطه کرنر اما در یک چشم بهم زدن، همه اشیا به ترابی میرسند. این آغاز تنشی است که لحظاتی بعد با واکنش ترابی مواجه میشود و دست بر قضا عکس العمل او به نظر مصدومیت بازیکن تراکتور را در پی دارد.
* نیمه اول با همه اتفاقاتش در حالت عادی به اتمام میرسد. بین نیمه جایگاه وی ای پی ورزشگاه یادگار امام تبدیل به یک جهنم عجیب میشود. یحیی و آنالیزور پرسپولیس که قصد ترک جایگاه را دارند، ناگهان با شعارهای تند و رکیک روبرو میشوند که با پرتاب ممتد اشیا همراه است. کار تا جایی پیش میرود که امکان خروج از این منطقه و طی مسافت چند متری برای گلمحمدی غیرممکن میشود. یحیی از پشت فنس به هوادار تراکتور میگوید: چرا فحش میدی؟ حتی فحاشیهای چشم در چشم هم ادامه دارند!
* طرفداران سایر جایگاهها اطلاعی از اتفاقات روی داده بین تیتیها و یحیی که بین آنها مانده ندارند. گزارش میشود که سرمربی پرسپولیس، طرفداران را تحریک کرده است. البته یحیی به سمت آنها رفت و پرسید که چرا فحاشی کردند و سنگ انداختند؟ واقعا هم پاسخی برای این سوال پیدا نمیشود. با این حال همین شایعه کافی است تا نیمه دوم با فضای ملتهب ورزشگاه یادگار امام آغاز شود. یک نکته مهم اینکه یحیی خیلی منتظر باز شدن در ماند تا وی ای پی را به مقصد رختکن ترک کند اما این اجازه را به او ندادند. یگان ویژه در این مورد باید پاسخگو باشد؛ شاید واهمه از امنیت سرمربی پرسپولیس.
* ۹۰ ثانیه هم از نیمه دوم نگذشت که پرسپولیس صاحب یک ضربه ایستگاهی شد. پرتاب سنگ آنقدر شدید است که رضاییان و عالیشاه نمیتوانند ضربه را بزنند، کمک داور هم از جای خود خارج میشود و سامان نریمان جهان به همراه مهدی کیانی میروند تا هواداران را آرام کنند.
* وساطت جواب میدهد اما تنها ۱۲۰ ثانیه بعد نوبت به هواداران مستقر در جایگاه روبرو (اوز به اوز) میرسد تا از امید عالیشاه استقبال کنند. پرتابها به قدری شدید هستند که عالیشاه سه بار برای ارسال اقدام میکند و موفق نمیشود. سرانجام صبر کاپیتان پرسپولیس لبریز میشود و کار از درخواست و وساطت میگذرد و عالیشاه با لحن تند و اشاره دست و پرتاب یکی از سنگهای روی زمین، به اتفاقات بازی واکنش نشان میدهد. پیمان بابایی اولین کسی است که نسبت به عالیشاه واکنش نشان میدهد و حالا تنش به داخل زمین سرایت میکند. محمد مسلمیپور و حامد پاکدل رسماً گلاویز میشوند.
* از دقیقه ۴۸ تا ۶۳ بازی متوقف شده و زمزمه تعلیق مسابقه به وجود آمده است. مهدی کیانی به سمت هواداران میآید تا آنها را آرام کند اما هیچ اثری از آرامش دیده نمیشود. حتی با استانداردهای استادیوم تبریز هم، این اتفاقات باورنکردنی، دور از انتظار و عجیب هستند. به نظر میرسد چیزی شبیه به یک تخلیه خشم و هیجان باشد. هواداران تراکتور شعار میدهند و تهدید میکنند که در صورت لغو بازی وارد زمین خواهند شد.
* درگیریهای بین بازیکنان دو تیم به قدری شدید بوده که ناظر بازی در گزارش خود احتمالا به آن اشاره خواهد کرد و شاید جرایمی برای این نفرات در پی داشته باشد. اما نکته عجیب این است که باوجود پرتاب دهها و چه بسا صدها سنگ و بطری از شروع مسابقه، همچنان اشیا برای پرتاب وجود دارند. این در حالی است که همیشه در تبریز (و سایر شهرها) ورود اشیای قابل پرتاب ممنوع است؛ چطور این همه بطری از چند گیت رد شدند و در دست هواداران باقی ماندند؟
* پس از اینکه عالیشاه با جو شدیدتر مواجه میشود، این رامین رضاییان است که ۱۴ دقیقه بعد توپ را روی دروازه میفرستد. از دقیقه ۶۴ تا ۷۰ توپ کمتر به دروازه تراکتور نزدیک میشود اما در همین لحظات نیز از تندی شعار علیه پرسپولیس کم نمیشود. تا اینکه در دقیقه ۷۰ رامین رضاییان برای ارسال کرنر به گوشه سمت راست زمین میرود. پرتاب سنگ و بطری با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند و در حالی که رامین رضاییان قصد ارسال توپ را دارد، کمک داور از ترس برخورد سنگ به سرش، محل را ترک میکند. رضاییان به کمک میگوید که اگر او سر جایش نایستد، کرنر را ارسال نخواهد کرد.
* در همین لحظات چند هوادار مشغول خرد کردن سکوهای سیمانی و استفاده از باقی مانده آن هستند. فاصله بسیار زیاد است اما پرتابها از پشت دروازه به فیلمبردار پرسپولیس و همچنین ذخیرهها برخورد میکند. داور توپ را برداشت و تمام... تصمیم سیدرضا مهدوی برای فراخواندن کمکها و ترک زمین چمن جسورانه است.
* از دقیقه ۷۰ به بعد بازی ادامه پیدا نمیکند. یعنی در نیمه دوم ۲۰+۱۴ دقیقه از زمان مسابقه بازی در جریان نبود و این بدون احتساب سایر اوقات تلف شده طبیعی است. به عبارتی نیمه دوم بازی پرسپولیس و تراکتور تنها ده دقیقه مفید داشت.
* شعارها ادامه دارند. مدیرکل ورزش و جوانان آذربایجان شرقی پیش از بازی به خبرنگاران گفت که اجازه فروش ۴۶ هزار بلیت وجود داشته. باشگاه تراکتور پاسخ بدهد که ۲۰ هزار نفر دیگر چطور وارد شدند؟ اگر باشگاه تراکتور ادعا دارد چند فرد ناشناس جو را بهم ریختند، باتوجه به بلیت فروشی اینترنتی و همچنین تسلط اطلاعاتی بر جو ورزشگاه، این انتظار میرود که تا پایان شب افراد خرابکار را معرفی کند.
* مهدی کیانی همه بازیکنان تراکتور را جمع میکند و میگوید برویم و هواداران را آرام کنیم و خواهش کنیم که اجازه برگزاری بازی را بدهند. او میداند اگر داور ۳۰+۳۰ دقیقه پس از توقف به زمین بیاید و شرایط را تایید نکند، چه حکمی در انتظار تیمش خواهد بود. او محبوبیت زیادی نزد هواداران دارد اما گوش حملهوران بدهکار کاپیتان نیست. ساغلام پشت بلندگو میرود: اگر ادامه بدهید نتیجه به نفع حریف میشود. کیانی میگوید: اجازه بدهید حریف را ببریم و باهم جشن پیروزی بگیریم.
* از باشگاه پرسپولیس با یکی از همراهان یحیی تماس گرفته میشود و به او میگویند که تیم قصد ادامه دادن بازی را ندارد و داور و ناظر هم جو ورزشگاه را تایید نمیکنند. حالا ماموریت بعدی: خروج یحیی از جایگاه ویژه. حتی خود ساغلام هم وارد کار میشود تا یحیی به سلامت از پلهها پایین بیاید.
* شعارها تندتر هستند و پرتابها شدیدتر اما یحیی در محاصره چهار مامور یگان ویژه قرار دارد و کاپیتان تراکتور را همراه خود میبیند. ساغلام هم به این جمع اضافه میشود. پایین جایگاه خبرنگاران چند هوادار تراکتور کلافه شدهاند و نسبت به پرتاب سنگ اعتراض میکنند. یحیی کلاه به سر با سرعت محل را ترک میکند و به نیمکت میرسد. این عجیبترین چهرهای است که از یحیی دیدهایم؛ کلافه، عصبانی، ناراحت، شوکه. حتما فکرش را هم نمیکرد که اوضاع برایش اینطور باشد. در بدترین حالت هم چنین فکری نمیکرد. عجب پایان عجیبی برای محرومیت چهار جلسهای.
* تماسها با رختکن پرسپولیس بی نتیجه است تا اینکه به نظر بازیکنان موبایلها را روشن میکنند. اینترنت موبایل آنتن نمیدهد و سرانجام پاسخ میآید: ما دوش گرفتیم و شام خوردیم و آماده رفتن هستیم. پس خبر نیمه تمام ماندن بازی مخابره میشود.
* باشگاه تراکتور و ماموران برگزاری باید پاسخ بدهند که: چه میزان بلیت فروخته شده؟ چه میزان افراد بدون بلیت فروشی وارد ورزشگاه شدند؟ اگر بازرسی بدنی انجام شده، این همه بطری از کجا آمدند؟ چرا طبقه دوم ورزشگاه برخلاف گفته قبلی به روی طرفداران باز شد؟
* امید عالیشاه هم باید پاسخ بدهد که وقتی از جو ورزشگاه اطلاع داشت، چرا چنین واکنشی را نشان داد؟ حتما سنگی که او از زمین برداشته و پرتاب کرده، اول از سکو به زمین چمن پرتاب شده بود اما او میتوانست از زدن ضربه امتناع کند و موضوع را به داور اطلاع دهد. چه نیازی بود که این کار را انجام دهد؟ او کاپیتان پرسپولیس بود و انتظار میرفت واکنش معقولانهتری داشته باشد.
* ساعتی از بازی میگذرد. بازیکنان اجازه مصاحبه در میکسدزون ندارند. از رختکن پرسپولیس خبر میآید که آنها نمیتوانند فعلا از ورزشگاه بیرون بروند (این اتفاق بامداد جمعه رخ میدهد). ترک ورزشگاه با معطلی فراوان همراه است. اما در خارج استادیوم آن خشم باورنکردنی دیده نمیشود و همه چیز در یک ترافیک سنگین امن و امان است. دوباره سوالها شکل میگیرند: چرا یک مسابقه نیمه تشریفاتی تا این حد جنجالی شد؟ این برخورد طرفداران تبریزی حتی از روزی که در یادگار، سر فرهاد مجیدی شکست، جام لیگ چهاردهم با ناباوری از دست رفت و پرسپولیس با برانکو جشن قهرمانی گرفت هم عجیبتر بود. عجیبترین روز تاریخ فوتبال تبریز که اولین بازی نیمهتمام تراکتور در ورزشگاه خانگی به دلایل امنیتی را هم رقم زد.