گئورگی گولسیانی: ستاره پرسپولیس اعتراف کرد؛ حرفهای نیستم!
مدافع گرجستانی پرسپولیس معتقد است تفاوت این تیم با سایر تیمها، در اعتماد به نفسی است که یحیی گلمحمدی به بازیکنان میدهد.
به گزارش زنهار؛ مدافع گرجستانی پرسپولیس معتقد است تفاوت این تیم با سایر تیمها، در اعتماد به نفسی است که یحیی گلمحمدی به بازیکنان میدهد.
گئورگی گولسیانی که در آغاز لیگ بیست و دوم از سپاهان جدا شد و به جمع شاگردان یحیی گلمحمدی پیوست، امشب در برنامه "شبهای فوتبالی" حاضر شد و در گفتوگویی با توتونچی، مجری برنامه، درباره نحوه حضورش در ایران و سپس پرسپولیس صحبت کرد.
این گفتوگو را در ادامه میخوانیم:
* هیچ اطلاعاتی از ایران نداشتم
در دینامو تفلیس بازی میکردم. من در تفلیس بزرگ شدم و زمانی که ۱۵ ساله بودم، به تیم تفلیس اضافه شدم. من با این تیم چهار بار قهرمان شدم و کاپیتان تیم بودم. ۲۵ ساله بودم که شنیدم آقای قلعهنویی به گرجستان آمده و بازی من را دیده است. بعد از بازی یکی از ایجنتها از طرف ایشان از من خواست که به گرجستان بروم. اوایل هیچ اطلاعاتی از ایران نداشتم و سپس برای صحبت به ایران آمدم. در آن دوره ذوب آهن تیم فوقالعادهای بود و اسماعیلیفر، مظاهری و مهدیپور را داشتند. متوجه شدم که بازیکنان ایرانی لول بالایی دارند و قبول کردم و چالش من آغاز شد.
* فکر میکردم میتوانم خوب بازی کنم
نحوه بازی در ایران کاملا متفاوت بود. ابتدا فکر میکردم میتوانم با سر، خوب بازی کنم اما دیدم که بازیکنان زیادی هستند و بازی در ایران واقعا سخت است. مربی به من گفت که باید بازی با سر را تقویت کنی و اوایل واقعا برای من سخت بود. مرحله به مرحله بهتر شدم و توانستم جایگاهم را به دست بیاورم.
* بعد از ذوب آهن هیچ تیمی من را نمیخواست
من اهل رویاپردازی نیستم و سعی میکنم بازی کنم و واقع گرایانه نگاه کنم. هر روز تمرین میکنم و سعی میکنم هر روز بهترین باشم. زیاد در مورد آینده فکر نمیکنم و دست خدا و سرنوشت است. بعد از ذوب آهن، هیچی تیمی در ایران و گرجستان نبود که من بخواهم انتخاب کنم و بلیتهایم آماده بود که به لبنان بروم. علی همام به لبنان رفت و از من هم درخواست کرد که بروم و برایم بلیت فرستاد. در حال رفتن بودم و روز جمعه مسئول باشگاه نساجی، آقای حدادیان، با من تماس گرفت و از من خواست که به تهران بروم و به او صحبت کنم. او میتوانست به زبان روسی صحبت کند و من هم همینطور؛ روسی با هم صحبت کردیم و من را متقاعد کرد که تیم خوبی دارم و میتوانی با تیم موفق شوی. فصل فوقالعادهای در نساجی داشتم و بعد از آن سپاهان رفتم و در حال حاضر هم در خدمت پرسپولیس هستم.
* فقط از پرسپولیس و سپاهان پیشنهاد داشتم
من پیشنهادات زیادی نداشتم و فقط از سپاهان و پرسپولیس پیشنهاد داشتم. عاشق سپاهان هستم و چهار سال آنجا بودم و اصفهان را هم خیلی دوست دارم اما گاهی اتفاقاتی رخ میدهد که حس میکنید یک چیزی تمام شده و لازم نیست برگردید؛ من آن زمان بود که احساس کردم تمام شده است. از طرفی پرسپولیس تیم جذابی برای من است و نحوه بازی، اعتماد به نفس به این تیم را دوست دارم. احساس کردم که برای قهرمانی شانس بیشتری در این تیم دارم. نحوه بازی این تیم را زیر نظر داشتم و احساس کردم میدانم که از من میخواهند که چطور بازی کنم. آن زمان سپاهان مربی نداشت و میتوانستم منتظر بمانم تا ببینم چه اتفاقی رخ بدهد اما من میخواستم به تهران بیایم و زندگی در این شهر و عشق و علاقهای را که هواداران به پرسپولیس و بازیکنان دارند، تجربه کنم. به همین دلیل پرسپولیس را انتخاب کردم.
* حرفهای نیستم و هر ساعتی بخواهم میخوابم
من خیلی حرفهای نیستم و گاهی ساعت ۲ یا ۳ میخوابم، هر چیزی که میلم بکشد میخورم و هر وقت دوست داشته باشم بیدار میشوم. فکر نمیکنم فوتبال به این قضیه وابسته باشد. فوتبال به شخصیت شما بستگی دارد و همین مهمترین مسئله است. من بازیکنان ماهر زیادی را دیدهام که خیلی زود زندگی فوتبالیشان را تمام کردهاند. البته نمیگویم مهم نیست؛ مهم است که شما به موقع بخوابی و غذای مناسب بخوری اما من نمیتوانم کنترل کنم. من سعی میکنم حد وسط را نگه دارم؛ کاملا حرفهای نیستم و نرمال زندگی میکنم. رمز و راز موفقیت این این است که سعی میکنم صد درصد بازیام را داخل زمین ارائه بدهم و حتی در تمرین هم سعی میکنم همیشه برنده باشم؛ این رمز شخصیت من است.