فلسفه عجیب استقلالِ نکونام برای صدرنشینی
فلسفه عجیب استقلالِ نکونام برای صدرنشینی در پایان نیمفصل؛ وقتی اوضاع بد میشود، خیلی خوب میشود!
به گزارش زنهار؛ استقلال با مشکلات فراوانی، لیگ بیستوسوم را شروع کرد و اتفاقا همین محدودیتها، اهرمی برای قدرت گرفتن جواد نکونام و شاگردانش شد.اختلافات شدید بین مدیریت باشگاه و تیم، عملکرد نهچندان خوب در بازار نقلوانتقالات تابستانی، ناکامی در برگزاری اردوی خارجی و فعالیت بهتر رقبای جدی، این جمعبندی را بهوجود آورده بود که استقلال با سرمربی جدیدش، جواد نکونام شانس چندانی برای قهرمانی در لیگ بیستوسوم نخواهد داشت و 2 تیم پرسپولیس و سپاهان قرار است دوئل اصلی را داشته باشند و حتی شانس تراکتور و ستارههای جدید پاکو خمس میتواند بیشتر از آبیها برای پیوستن به کورس قهرمانی باشد؛ اما در عمل اتفاق دیگری رخ داد.
نیمفصل نخست در شرایطی به اتمام میرسد که استقلال با 32 امتیاز رتبه نخست را به خود اختصاص داده و سه تیم مدعی دیگر در ردههای دوم تا چهارم ایستادهاند. اما چه اتفاقی برای تیم تحت هدایت نکونام رخ داد که آنها موفق شدند پس از گذشت 50 درصد از مسابقات، بالاتر از سپاهان، پرسپولیس و تراکتور بایستند؟
فشاری که روی دوش جواد وجود نداشت
دلایلی که در پاراگراف اول به آن اشاره داشتیم باعث شد تا به خودی خود انتظارات از استقلال کاهش پیدا کند و تمام توقعات متوجه پرسپولیس و سپاهان باشد. همین در تیررس نبودن و به حساب نیامدن، حکم یک توفیق اجباری را برای آبیها داشت و جواد نکونام به بهترین شکل از آن بهره برد. تیم او شروع به جمعآوری امتیازات کرد و ناکامی در برخی دیدارها هم نتوانست شرایط را برای او بحرانی کند. خلاف آنها اما یک شکست یا یک توقف میتوانست بهایی سنگین برای پرسپولیس و سپاهان داشته باشد. آرامش به وجود آمده نظمی بود که از درون یک بینظمی بزرگ خلق شد و به داد استقلال و جواد نکونام رسید.
اتحادی که از دل محدودیتها شکل گرفت
دیگر دستاورد بحران ابتدای فصل، اتحاد بود. جواد نکونام تیمش و هوادارانش را شوراند و همدلی جذابی را به وجود آورد که نقش یک موتور محرکه را برای آنها داشت. آبیها در طول نیمفصل اول در درون زمین، کنار مستطیل سبز و روی سکوها کنار یکدیگر سنجاق شدند و نقش تکیهگاه را برای یکدیگر ایفا نمودند. باهم دفاع کردند، باهم یورش بردند و 50 درصد راه را با موفقیت پشت سر گذاشتند. هواداران، بعد از شکست برابر سپاهان یا پس از تساویهای این تیم، دست از حمایت برنداشتند و در دیدارهای خانگی کاری کردند که نتیجهای جز برد برای نکو و تیمش بهدست نیاید. بازیکنان استقلال هم همان کاری را انجام دادند که کادرفنی از آنها میخواست. توصیههای تاکتیکی رعایت شد و هرچه باید در میکسدزون یا در فضاهای دیگر رسانه گفته میشد، بر زبان جاری شد یا به رشته تحریر درآمد و همه اینها ماحصل اتحادی بود که از دل محدودیتهای ابتدای فصل متولد شد.
استفاده بهینه استقلال از موجودیت
فوتبالِ جواد نکونام و نگاه تاکتیکیاش بر کسی پوشیده نیست و او طی این سالها توانسته نگرش خود را به همه بشناساند. حالا در استقلال، باید تیم محافظهکار و واکنشگرای او میل بیشتری برای هجوم میداشت و این تفاوت بزرگ تیم کنونی با تجربههای قبلی بود. با این وجود جواد به خوبی توانست بدون تخطی از همان فلسفه سابق، نگاهی جدیتر به کسب 3 امتیاز از اکثریت قریب به اتفاق دیدارهایش داشته باشد. او پتانسیل تیمش در بخشهای مختلف را شناخته و با بالاترین بازدهی در حال استفاده از این دارایی است. یکی از مهمترین مثالها در این رابطه، عملکرد بسیار خوب روی ضربات ایستگاهی است. استقلال در چند بازی با همین حربه توانسته، در دیدارهایی که به بنبست خورده، با 3 امتیاز از میدان خارج شود. در کنار این مساله باید به احیا شدن نفراتی چون حسینی، جلالی، مهدیپور و ... اشاره کنیم.
درگیریهای دوچندان رقبای اصلی
تراکتور، فصل را به بدترین شکل ممکن استارت زد و برنامه دشواری که نصیب پاکو خمس شد هم به قضیه مذکور دامن زد. ستارههای جدید خیلی دیر با اتمسفر تبریز کنار آمدند و این مساله از همان ابتدا پرشورها را درگیر حواشیای کرد که انرژی زیادی ازشان گرفت. در اصفهان اما همهچیز در حال خوب پیش رفتن بود که بلاهای مختلفی بر سر تیم تحت هدایت ژوزه مورایس آوار شد. کسر 4 امتیاز، از دست دادن فرصت میزبانی در معیت 3 امتیاز دیدار با الاتحاد در لیگ قهرمانان آسیا، انجام دادن 5 بازی سنگین در (ACL)، محرومیت چند ستاره به واسطه مشکلاتی که در قراردادشان وجود داشت و ... سرانجام سپاهانِ جذاب لیگ بیستوسوم را وارد بحران کرد و آنها علیرغم بازگشت چهار امتیازشان، نیمفصل را با 3 باخت متوالی به اتمام رساندند و صدر را تقدیم به استقلال کردند.درباره پرسپولیس هم ماجرا تقریبا مشخص است. سرخپوشان هم بخش قابل توجهی از نیمفصل اول را با یک امتیاز کسر شده سپری کردند و البته دوباره این امتیاز به آنها بازگشت. توقع بالای هواداران مدافع عنوان قهرمانی در کنار افت فنی تیم یحیی، عدم جذب مهاجم باکیفیت خارجی و مصدومیت برخی از بازیکنان تاثیرگذار، همگی دست به دست هم دادند تا هم امتیازات مهمی از کف برود و هم شکافی بین گلمحمدی، مدیریت و هواداران به وجود بیاید و حالا هم شاهد هستید که آقای سرمربی، به سان همتای خود در اصفهان استعفا کرده و مشخص نیست در نیمفصل دوم سکاندار تیمش خواهد بود یا خیر.
پیروزی مقابل بیقدرتان
سپاهان در تقابلهای رودررو برابر سه تیم مدعی دیگر بهترین نمایش را داشت و تمام امتیازات را بیکموکاست بهچنگ آورد اما طلاییپوشان در جدال با تیمهای میانهجدولی قافیه را باختند و به شمس آذر، ملوان، گلگهر و آلومینیوم اراک باختند. پرسپولیس هم امتیازات مهمی را در جدال با تیمهای پایینجدولی چون استقلال خوزستان، صنعتنفت و مس رفسنجان از کف داد تا برایش دردسرساز شود. استقلال و تراکتور ولی در جدال با تیمهای کمقدرتتر عملکرد بهتری داشتند. جالب است که تیتیها در هر سه دوئل با مدعیان اصلی شکست را پذیرا شدند اما حالا فاصلهشان با صدر 4 امتیاز است. استقلالِ نکونام هم به جز باخت به سپاهان، شکست دیگری نداشت و هر 7 تیم پایین جدول را برد و یک امتیاز هم از دست نداد. آنها خلاف طلاییپوشان به تیمهای گلگهر و شمس آذر نیز نباختند و حداقل امتیاز را به دست آوردند تا حالا با فاصلهای میلیمتری صدرنشین باشند.
همچنان ماجرا باقیست...
استقلال برای پنجمین مرتبه موفق شد در پایان نیمفصل اول، صدرنشین لیگ برتر نام بگیرد. آنها در 4 تجربه قبلی، 2 بار نهایتا عنوان قهرمانی را از آن خود کردند و 2 دفعه هم تیمهای پرسپولیس و سپاهان گوی سبقت را ربودند. تا پایان فصل زمان زیادی باقی مانده و حفظ صدرنشینی، از رسیدن به آن دشوارتر خواهد بود. حالا فشاری که در ابتدای فصل خبری ازش نبود، پایش به اردوی استقلال باز شده و نزد هواداران آبیپوش، توقعاتی ایجاد شده است. پرسپولیس، خلاف سپاهان، دیگر رقابت آسیایی ندارد و میتواند با تمرکز 100درصدی به دیدارهای داخلی بیاندیشد. البته پیش از آن میبایست معمای نیمکت آنها مشخص شود. حال باید به انتظار نشست و دید، جواد نکونام که راهورسم فعالیت در فوتبال ایران و زیروزبر بازیهای خاص آن را به خوبی میداند، میتواند در قامت سرمربی به نخستین قهرمانیاش در لیگ برتر دست پیدا کند یا خیر.