قتل به خاطر سوت زدن همه را شوکه کرد
متهم به قتل 29 ساله ای که پس از 3 سال فرار و زندگی مخفیانه در شهرهای مختلف کشور بالاخره در کوی نجف مشهد دستگیر شد، علت وقوع جنایت هولناک با چارشاخ را «سوت زدن» در زمین های کشاورزی بیان کرد.
به گزارش زنهار؛ ماجرای این قتل وحشتناک که نهم شهریور سال 98 در یکی از روستاهای بجنورد (مرکز استان خراسان شمالی) رخ داد، از آن جا آغاز شد که پدر و پسری در زمینهای کشاورزی اجارهای مشغول انجام امور کشاورزی بودند که «مهدی» (پسر 26 ساله) با مشاهده تراکتوری که از کنار گندمزار آنان می گذشت، انگشت در دهان کرد و «سوت» زد تا راننده تراکتور را متوجه کند که وارد گندمزار آنان نشود.
این رفتار موجب ناراحتی پدر و پسر دیگری شد که راننده تراکتور در زمین کشاورزی آنان مشغول کار بود. در این هنگام مرد میانسال به طرف پدر مهدی رفت و با او در حال گفت وگو بود که ناگهان مشاجره ای جدی بین فرزندان دو کشاورز رخ داد ولی قبل از آن که بزرگترها دخالتی در این ماجرا داشته باشند، سروصداها به نزاعی وحشتناک انجامید که در این میان یکی از چارشاخ های کشاورزی بالا رفت و به سرو گردن «ح- ح» جوان حدود 25 ساله فرود آمد.
درگیری بین دو جوان در حالی شدت گرفت که «مهدی» چاقویی را نیز برداشت و با آن ضربه ای به پای «ح» زد و او را خون آلود نقش بر زمین کرد. لحظاتی بعد با فرار «مهدی – گ» از محل درگیری، تلاش ها برای نجات جان مجروح این نزاع هولناک نیز به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از خونریزی جان سپرد.
در پی وقوع این ماجرا، پرونده ای در دادگستری بجنورد تشکیل و مهدی به طور غیابی به قصاص نفس محکوم شد. با ارسال پرونده جنایت مذکور به شعبه اول اجرای احکام کیفری دادسرای بجنورد، تحقیقات همچنان برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا این که پس از گذشت 3 سال از این نزاع مرگبار، ردزنی های اطلاعاتی به نتیجه رسید و مشخص شد که متهم به قتل فراری در کوی نجف مخفی شده است.
بنابراین با ارسال نیابت قضایی به شعبه دهم اجرای احکام مشهد و صدور دستورات ویژه ای از سوی مقام قضایی، عوامل انتظامی عازم بولوار توس شدند و متهم را که اکنون 29 سال دارد در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند.
با انتقال متهم به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، بازجویی های تخصصی از وی زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) آغاز شد و متهم در حالی که وانمود می کرد قصد داشت بعد از ترک اعتیاد خود را به پلیس معرفی کند، لب به اعتراف گشود و راز این جنایت را فاش کرد.
او گفت: فقط به خاطر این که «سوت زدم» آن پسر و پدر کشاورز ناراحت شدند و این گونه درگیری بین ما رخ داد که ابتدا پسر وی با چارشاخ به سوی من حمله کرد و من هم که روی زمین افتاده بودم در همان حالت با چاقویی که آن جا بود ضربه ای به پایش زدم و فرار کردم.
بررسی های بیشتر درباره ادعاهای متهم توسط سروان منفرد (افسر پرونده) و با راهنمایی های مقام قضایی همچنان ادامه دارد.