آزار دختر کندذهن توسط 2 جوان
شرق نوشت:یک سال قبل زنی به پلیس اطلاع داد دختر نوجوانش از سوی دو جوان ربوده شده و مورد آزار قرار گرفته است. این زن مدعی شد فرد رباینده شروین نام دارد و مدتی قبل به دخترش ابراز علاقه کرده بود.
به گزارش زنهار، با شکایت این زن و آغاز تحقیقات مأموران شروین و دوستش که دختر نوجوان را ربوده بودند، شناسایی و بازداشت کردند.
شروین در بازجوییها به داشتن رابطه با دختر نوجوان اعتراف کرد اما مدعی شد او را نربوده و همچنین تعرضی هم به او نکرده است.
با این حال با توجه به مدارکی که مادر دختر نوجوان ارائه داد، کیفرخواست علیه دو متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده مادر دختربچه به عنوان شاکی در جایگاه قرار گرفت. او گفت: دختر من کمی کندذهن است. او از کودکی سادهلوح بود و نمیتوانست درست را از غلط بهخوبی تشخیص دهد به همین خاطر من خیلی حواسم به او بود. خودم سعی میکردم دخترم را با دانشی که دارم، از آسیب دور کنم. مدتی قبل از حادثه متوجه شدم دخترم با پسری ارتباط تلفنی دارد. با چند نفر مشورت کردم. آنها گفتند اگر یکباره و با اجبار ارتباط دخترم را با شروین قطع کنم، دخترم در شرایط بدتری قرار میگیرد و ممکن است دست به اشتباهات بزرگی بزند به همین خاطر تصمیم گرفتم اجازه دهم آنها تحت نظارت خودم ارتباط تلفنی داشته باشند. شروین با دخترم تماس میگرفت و آنها تلفنی صحبت میکردند تا اینکه یک روز شروین مقابل در خانه آمد. دخترم گفت میخواهد با شروین صحبت کند و من اجازه دادم جلوی در با هم صحبت کنند، چند دقیقه بعد دیدم از دخترم خبری نیست. با تلفن همراه او تماس گرفتم و متوجه شدم تلفنش خاموش است. ساعت هشت شب بود که بعد از تماسهای مکرر فهمیدم تلفنش روشن شده است. با دخترم صحبت کردم و فهمیدم شروین او را همراه خودش برده است. او دخترم را به خانهای برده و با دوستش به دخترم تعرض کرده بودند. من درخواست مجازات شروین را دارم.
گفتههای این زن در حالی بود که در زمان حادثه دختر به پزشکی قانونی رفته و آزار و اذیت او مورد تأیید قرار گرفته بود.
بعد از گفتههای زن جوان دخترش جزئیات را توضیح داد و گفت شروین او را به خانهای برده و مورد آزار و اذیت قرار داده است. این دختر گفت: مهر ماه بود که تلفنی با شروین آشنا شدم و چند بار زیر نظر مادرم او را ملاقات کردم. آخرین بار شروین اصرار داشت به دیدن او بروم. او حتی تهدید کرد اگر به ملاقاتش نروم، مقابل خانهمان آبروریزی راه میاندازد. او میگفت برایم کتانی هدیه خریده است. وقتی سر قرار رفتم شروین کتانی را به من داد و گفت میخواهد مرا با یکی از دوستانش آشنا کند. او میگفت دوست صمیمیاش به نام شایان میخواهد مرا ببیند و اگر مرا بپسندد به خواستگاریام میآید. من سوار موتور شروین شدم و او مرا به خانهای در قرچک ورامین برد و آنجا شایان مرا آزار داد. چند ساعت بعد شروین دنبالم آمد و مرا به خانه خودش در تهران برد و او هم آزارم داد. او مرا کتک زد و گفت دیگر علاقهای به من ندارد و نمیخواهد با من ازدواج کند.
مادر دختر نوجوان که از شنیدن حرفهای دخترش به گریه افتاده بود، گفت: این دو پسر میدانستند دخترم مشکل ذهنی دارد، با این حال او را فریب دادند و تحت آزار قرار دادند. من برای آنها اشد مجازات میخواهم.
بعد از گفتههای این مادر و دختر شروین به عنوان متهم در جایگاه قرار گرفت؛ او اتهام آدمربایی و تعرض را رد کرد و گفت: من و دختر نوجوان با هم ارتباط داشتیم و همانطور که مادرش گفت او هم در جریان این ارتباط بود. روز حادثه دختر نوجوان به من گفت قصد دارد ازدواج کند و اگر من فرد مناسبی را میشناسم به او معرفی کنم. من با دوستم قرار گذاشتم و دختر نوجوان نیز سوار موتور من شد و با هم به محل قرار رفتیم. آنها داشتند با هم صحبت میکردند و من اصلا نمیدانم چه اتفاقی افتاد.
او درباره اینکه آیا خودش هم با دختر نوجوان ارتباط داشته است، گفت: این موضوع را قبول ندارم. من فقط با دختر نوجوان ارتباط تلفنی داشتم و حرفهایی که این دختر درباره من گفته است درست نیست.
وقتی نوبت به شایان رسید، او اتهام تجاوز بهعنف را رد کرد و گفت: من این اتهام را قبول ندارم. دختر نوجوان وقتی به دیدن من آمد خودش گفت میخواهد با من رابطه داشته باشد. من کاری که او دوست نداشته باشد، انجام ندادم.
این متهم گفت: من اصلا این دختر را نمیشناختم، شروین او را به خانه من آورد. متهم درباره اینکه آیا شروین هم دختر را مورد آزار قرار داده است، گفت: من دراینباره هیچ اطلاعی ندارم. بعد از اینکه من و دختر نوجوان با هم ارتباط داشتیم دختر از خانه من رفت و شروین همراه او بود.
با پایان گفتههای متهمان هیئت قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.