ماجرای تجاوز گروهی چند پسر به یک دختر جوان
تجاوز گروهی چند پسر به یک دختر جوان در یاسوج، خبری است که چند روز پیش در شبکههای اجتماعی و به دنبال آن در سایتها و خبرگزاریهای رسمی منتشر شد.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در خبرهای رسمی و غیررسمی، در پی اختلاف یا مشاجره بین دختر و یکی از آنها، دختر یک استوری در صفحهی اینستاگرام خود منتشر و به مادر فوتشدهی او توهین جنسی و جنسیتی کرده است. پسر برای انتقام از دوستانش کمک گرفته، دختر را به خارج از شهر منتقل کرده و پس از تجاوز گروهی از آزار و اذیت و فحاشی دختر تصویر گرفته است.
انتشار این خبر به فاصله سه هفته پس از خبر قتل خونین دکتر مسعود داوودی در این شهر، بار دیگر نام یاسوج را به هشتگی در شبکههای اجتماعی تبدیل کرد و واکنشهای زیادی برانگیخت. دور از ذهن نبود که یکی از اولین واکنشهای عمومی به چنین شرایطی، هجمههایی علیه یاسوج و مردم آن منطقه باشد در حالیکه ابعاد و مسائل آن فراتر از یک شهر و یک منطقه است.
یکی از نکاتی که درمورد تجاوز گروهی یاسوج جلب توجه میکند، تصویربرداری از عمل مجرمانه و انتشار عمدی آن است. قاتل دکتر مسعود داوودی نیز پیش و پس از قتل، عکسها و متنهایی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده بود. او نه تنها از نمایش سلاح گرم ابایی نداشت، با افتخار از قتل و جنایت خود نوشت و عدهای نیز تشویق و تاییدش کردند.
هرچند پس از این دو اتفاق، بحثها و گفتگوها بیشتر به سمت یاسوج و فضای اجتماعی و فرهنگی این شهر کشیده شد، اولین بار نیست که یک عمل متجاوازنه یا جنایتکارانه آگاهانه و عامدانه در ملاء عام به نمایش گذاشته میشود. سال ۱۴۰۰ مرد جوانی در اهواز پس از بریدن سر همسرش به خیابان رفت و سر بریده را جلوی چشم دیگران چرخاند تا همه بدانند و تصویرش نیز ثبت و پخش شود.
چنین رفتارهایی بیشتر در مناطقی رخ میدهد که همچنان ویژگیهای عشیرهای و قواعد سنتی خود را حفظ کردهاند و ارزشهای قومی و قبیلهای برایشان اولویت یا اهمیت زیادی دارد. به نظر میرسد قوانین رسمی کشور در چنین جوامعی اعتبار و بازدارندگی کافی ندارند و بعضی افراد نهتنها برای شکایت یا دستیابی به حق خود سراغ مراجع قضایی نمیروند، نگران مجازات هم نیستند و ترجیح میدهند خودشان برای انتقام و مجازات اقدام کنند؛ مجازاتی که هیچ نسبتی با عمل طرف مقابلشان ندارد.