تفاهم عجیب ایران وآمریکا درباره برجام!
اقتصادآنلاین نوشت: فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه گفت : ایران و آمریکا میتوانند مسائل موجود را به بحث بگذارند و سطح تخاصم را به سطح اختلاف تبدیل کنند که این امری قابل انجام است. به شرطی که در آمریکا هم چنین تمایلی وجود داشته باشد.
به گزارش زنهار، ایران به دلیل موقعیت خاص ژئوپلیتیکی از شرایط خاصی در حوزه سیاست خارجی برخوردار است. مجموعه برنامه «موازنه» سعی دارد با دعوت از کارشناسان و سیاستمداران تصویر کاملی از سیاست خارجی ایران به نمایش بگذارد.
حسین علایی، فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه و تحلیلگر مسائل سیاسی خارجی در مورد مذاکرات برای احیای برجام در برنامه موازنه گفت: ما و آمریکاییها به این نتیجه رسیدیم که دیگران نمیخواهند برجام امضا شود. بنابراین امضای برجام به نفع ایران و آمریکا است. البته برجام نه مطلوب ایران است و نه آمریکا.
فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه معتقد است برجام در واقع یک توافق حداقلی است و برجام برای آمریکا هم توافق خوبی محسوب نمیشود. چرا که خواسته آنها این است که به خصوص در فعالیتهای هستهای، ایران تحت کنترل آمریکا باشد در حالی که ایران نمیخواهد چنین اتفاقی بیفتد.
وی افزود: هدف ایران لغو تحریمهاست، بنابراین حسن برجام برای ایران این است که منجر به لغو تحریمها میشود و ایران میتواند در بازار جهانی حضور پیدا کرده و با کشورهای مختلف کار کند، ولی اینطور نیست که مطلوب ایران باشد.
علایی با اشاره به اینکه حسن برجام برای آمریکا این است که خیال آنها از بابت صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران آسوده میشود، تاکید کرد: آمریکا تمایلی ندارد که ایران کشوری قوی در منطقه باشد. هم ایران و هم آمریکا تمایل دارند توافق کنند ولی هنوز موفق به اعلام این تمایل نشدهاند و اگر آمریکاییها تصمیم به توافق بگیرند ایران هم آمادگی آن را دارد.
تحلیلگر مسائل سیاسی در مورد تهدید ایران به بستن تنگه هرمز بر روی کشتیهای کره جنوبی به دلیل عدم آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران تصریح کرد: ایران چند سالی است که مذاکرات با کره جنوبی را درباره آزادسازی پولهای خود ادامه داده ولی آنها همچنان از پذیرش این مساله امتناع میکنند.
علایی با طرح این سوال که در این شرایط ایران چه باید بکند؟ پاسخ داد: در چنین شرایطی باید در نظر گرفت ایران قدرت بستن تنگه هرمز را دارد، اما تا امروز خویشتن داری کرده و این کار را انجام نداده است.
وی در پاسخ به این سوال که ژئوپلتیک ایران چه تاثیری بر سیاست خارجی ما داشته است توضیح داد: ژئوپلتیک ایران، ژئوپلتیک تهدید است. در طول تاریخ ایران همیشه مورد تهاجم قرار گرفته است. به خصوص در صد سال اخیر تهاجماتی که به ایران شده، باعث شد سیاست خارجی خاصی در ایران بوجود بیاید. ژئوپلتیک ایران حکم میکند که باید یک کشور قوی باشد. از یک طرف دارای انسجام حاکمیتی باشد و از طرف دیگر دارای قدرت اقتصادی و نظامی باشد تا کشورها و قدرتهای دیگر به ایران حمله نکنند.
فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه در مورد روابط ایران با شرق مخصوصاً افزایش روابط دولت سیزدهم با روسیه و چین گفت: شاید دقیقترین سیاستی که بعد از انقلاب ایران اتخاذ کرد شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بود. یعنی اگر موازنه را بین دو بلوک حاکم بر جهان حفظ کرده و سیاست ما نه وابسته به غربیها و نه شرقیها باشد و در عین حال هم روابط با غرب داشته باشیم و هم روابط با شرق و یک موازنه مثبت را در سیاست خارجی دنبال کنیم.
وی ادامه داد: امروز شرایط به گونهای شده که به دلیل تحریمهای آمریکا و اعمال فشار آمریکا و متحدانش بر ایران مجبوریم به سمت شرق برویم.
علایی در مورد حل اختلافات ایران و آمریکا عنوان کرد: ایران و آمریکا میتوانند مسائل موجود را به بحث بگذارند و سطح تخاصم را به سطح اختلاف تبدیل کنند که این امری قابل انجام است. به شرطی که در آمریکا هم چنین تمایلی وجود داشته باشد.
تحلیلگر سیاست خارجی ادامه داد: سیاست خارجی ایران ایدئولوژیک نیست و حضور ما در منطقه ربطی به نگاه ایدئولوژیک ندارد که اگر ایدئولوژیک بود ما باید روسیه را در حمله به اوکراین محکوم میکردیم اما چنین نکردیم.
وی در مورد حذف نام سپاه پاسدارن از لیست تروریستی گفت: تحریم سپاه پاسداران به معنی تحقیر مردم ایران است. مهم نیست که سپاه چه فعالیتی انجام میدهد یا نمیدهد، سپاه ارتش رسمی کشور است. وقتی شما حاکمیت ملی دارید نیروهای مسلح تحت تحریم و فهرست تروریستی یک کشوری مثل آمریکا باشد تقطعا دچار مشکلاتی خواهید شد. سوال اصلی در حال حاضر این است که مگر امروز روسها به اوکراین حمله کردند آمریکاییها ارتش روسیه را در لیست تروریستی قرار دادند؟
فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه در پاسخ به این سوال که آیا این ناشی از ورود سپاه به مسائل سیاست خارجی نیست؟ توضیح داد: اصلا چنین نیست و سپاه دخلی در سیاست خارجی ندارد. سیاست خارجی توسط رهبری و حاکمیت تعیین میشود. نیروهای مسلح و وزارت امور خارجه هم در این مسیر ابزار هستند و نمیتوان به چشم سیاستگذار به آنها نگاه کرد؛ اگر اختلافی در میدان و دیپلماسی وجود دارد، مشکل را باید در سطوح بالاتر جستجو کرد چرا که اگر در حاکمیت انسجام وجود داشته باشد میدان و دیپلماسی همزمان مدیریت خواهند شد.