تکلیف کنعانی زادگان چه می شود؟
آخرین حاشیه بی جهت برای تیم ملی ایران انتشار چندین صدای ضبط شده از یکی از ستارگان این تیم است.
به گزارش زنهار، اگر علاقهمند به فوتبال باشید و در بطن اتفاقات و همچنین پیگیر و دنبال کننده شبکههای اجتماعی حتما جزو کسانی هستید که از ماجرای مکالمه خصوصی حسین کنعانیزادگان، مدافع ملیپوش تیم ملی و انتشار آن در فضای مجازی با خبر هستید. خبری که در فضای دو قطبی فوتبال ایران به سرعت آسیبهای خود را متوجه تیم ملی کرده است.
از آنجایی که کنعانیزادگان یک مدافع با کیفیت و یکی از ارکان تیم اسکوچیچ از زمان حضور او در تیم ملی فوتبال ایران بوده، در صورتی که این مسئله باعث برخورد انضباطی با این بازیکن بشود تیم ملی بی جهت متحمل خسارتی خواهد شد که کمی تدبیر میتوانست جلوی آن را بگیرد. البته مسئولیت این مسئله هم متوجه بازیکن و هم متوجه فردی است که این صداها را عمومی و آن را تبدیل به یک پرونده اخلاقی کرده است.
اما رویکرد برخورد با موضوع فایل خصوصی کنعانیزادگان کمی فراتر از استانداردهای اخلاقی و آنطور که به صورت واضح کاملا قابل مشاهده است، آلوده به مسائل رنگی است. چیزی که باعث میشود رسیدگی به مسائلی از این دست در حالت نرمال خود انجام نپذیرد. به صورت معمول در موقعیتی مشابه کمیته اخلاق یا انضباطی و البته مسئولان تیم ملی باید به موضوع ورود کرده و درباره میزان برخورد با این مسئله تصمیم بگیرند اما از آنجایی که منادیان اخلاق در توئیتر و اینستاگرام با شدت تمام مشغول اضافه کردن به برگهای پرونده این بازیکن و همچنین انتشار هرچه بیشتر جزئیات در این ماجرا هستند، رسیدگی بی حاشیه به این پرونده به سختی امکان پذیر خواهد بود.
به خاطر داشته باشید که وقتی درباره یک فوتبالیست جوان صحبت میکنیم باید محدودههای سنی، هیجانات و شرایط زندگی و البته آموزشهای اولیه را نیز در نظر بیاوریم و به همین سبب است که در همه جای دنیا در حوزه فوتبال و البته ورزش اتفاقاتی از این دست رخ میدهد؛ به خصوص که ورزشکاران اساسا اهل افراط نیز هستند.
در این باره نمونههای جهانی نیز پرشمار و بسیار است و جالب اینکه این اتفاقات از سوی بازیکنانی رقم خورده که از شهرتی بین المللی برخوردار بودهاند. بازیکنانی مثل دوایت یورک، رونالدو، وین رونی، جان تری، فرانک ریبری، کریم بنزما، اشلی کول و... چهرههایی که با دستمزدی میلیونی و با فرهنگی بازتر از آنچه که در ایران عرف عمومی را شکل میدهد در مواردی مشابه گرفتار شدهاند.
نمونههای مشابهی در تیمهای ملی و باشگاهی در تاریخ جنجالهای رسانهای به چشم میخورد. از جمله مهمانی سال پیش منچستر سیتی برای جشن گرفتن پیروزی پر گل مقابل استون ویلا با حضور 22 مدل ایتالیایی یا دورهمی شبانه بایرن مونیخ با وجود مخالفت سرمربی که در نهایت موجب برکناری نیکو کواچ از سمتش در بایرن مونیخ شد.
این موضوع البته از مسئولیتی که متوجه یک بازیکن ثابت تیم ملی است نمیکاهد و کسی که به عنوان یک بازیکن با درآمدی نزدیک به میلیون دلار در سال به جایگاه فنیای رسیده که تبدیل به مهره اصلی تیم باشگاهی پرطرفدار خود و همچنین تیم ملی شده و حالا به عنوان یک لژیونر در قطر به بازی مشغول است، نباید چنین بی محابا خود را در موقعیتی قرار بدهد که کار به جای برگشت ناپذیر برسد. البته کنعانی زادگان پیش از این نیز در آن فایل ویدئویی مشهور برای خود سابقهی منفی درست کرده و بخشی از واکنشهای تند به ماجرای امروز او نیز به همان ویدئو بازمیگردد.
با این حال خوشبختانه در عصری زندگی میکنیم که دیگر نسل جدید چندان به دنبال الگو پذیری از بازیکنان فوتبال و ماجراهای آنها نیست؛ بنابراین به جز وجه سرگرمی و البته موضوع نقض قرنطینه و آسیب به شهرت تیم ملی، ماجرای مربوط به صدای کنعانیزادگان جنبه عجیب و غریب دیگری ندارد. اگرچه این مسئله نسبت به عرف حاکم بر ایران بسیار ناپسند است.
هر یک از ما به دلایل مختلف نگاه متفاوتی به این موضوع داریم اما مسئله تنبیه و برخورد و محرومیت با عبور از این ماجرا و جریمه بازیکن خطاکار در حیطه فدراسیون فوتبال و سپس کادرفنی است. آنها هستند که در این باره باتوجه به جمیع جهات تصمیم خواهند گرفت. با این حال نباید این مسئله را از خاطر برد که میل شدیدی به تخریب و نابود کردن در میان بسیاری از دنبال کنندگان فوتبال در ایران وجود دارد و البته هر تصمیمی در آینده باید بی توجه به این نیروهای منفی بزرگ باشد.
شما نیز میتوانید نظر خود را در این باره برای ما بنویسید. آیا کنعانیزادگان را شایسته برخورد و تنبیه شدید میدانید یا فکر میکنید در این مورد باید مشابه روشهای جهانی عمل کرد؟ به نظر شما تقصیر بیشتر متوجه کنعانیزادگان است یا کسی که صداها را منتشر کرده و شاید قصد دیگری هم داشته؟ آیا این فقط یک شیطنت ساده است یا نشانگر یک بی اخلاقی عمومی؟ یک بی احتیاطی جوانانه یا موضوعی که نبود دیسیپلین در تیم ملی را نشان میدهد؟