با همسر خیانت کار چه کنیم؟
همه ما میدانیم زیر یوغ افکار منفی حاصل از تجربه تلخ خیانت چه احساس ناخوشایندی خواهد بود. اغلب احساس می کنیم هیچ کنترلی بر آن ها نداریم. ممکن است فکر کنیم باید کاملا حذف شان کنیم یا شاید فکر کنیم باید به آن ها پاسخ دهیم، در گیرشان شویم و بلافاصله این فایل ناخوشایند را به هر قیمتی در ذهن مان ببندیم.
به گزارش زنهار: همه ما میدانیم زیر یوغ افکار منفی حاصل از تجربه تلخ خیانت چه احساس ناخوشایندی خواهد بود. اغلب احساس می کنیم هیچ کنترلی بر آن ها نداریم. ممکن است فکر کنیم باید کاملا حذف شان کنیم یا شاید فکر کنیم باید به آن ها پاسخ دهیم، در گیرشان شویم و بلافاصله این فایل ناخوشایند را به هر قیمتی در ذهن مان ببندیم. نمی توانیم این افکار را بدون پاسخ و ناتمام رها کنیم، اما هرچه بیشتر سعی کنیم از شر این سروصدای مزاحم در ذهن مـان خـلاص شویم این افکار بیشتر بازمی گردند تا راه را بر ما ببندند. متوجه می شوید هرچه سختتر بکوشید افکار ناشی از تحلیل خیانت همسر را سرکوب کنید، آن ها با قدرت بیشتر خطور می کنند و با اجبار یادآوری بیشتر خود را در ذهن تان فریاد خواهند زد.
ماهیت افکار منفی تکراری حاصل از تجربه تلخ خیانت همسر به گونه ای است که اغلب فکر می کنیم نمی توانیم عدم اطمینان را بپذیریم، باید مطمئن شویم، باید تقریباً همه چیز را تحت کنترل داشته باشیم، عادت داریم روی تهدید تمرکز کنیم و توانایی خود را در حل مشکلات واقعی، البته در صورتی که واقعاً وجود داشته باشند، دست کم بگیریم.
در روند تسکین زخم خیانت متوجه می شویم که عدم اطمینان یک توهم است. متوجه شویم صرفاً به خاطر این که بعضی چیزها تحت کنترل مان نیستند، به این معنی نیست که دنیا دارد از هم می پاشد، بفهمیم که امنیت بیشتر از تهدید وجود دارد، که تشخیص تهدید در ذهن ماست نه در دنیای واقعی و این که می توانیم عملاً برای مشکلات واقعی راه حل پیدا کنیم ولی مشکلاتی را که وجود ندارند نمی توانیم حل کنیم. اگر هر کدام از این موارد در مورد شما صادق است و می بینید تنش، اضطراب، خواب یا عملکرد روزمره تان بعد از گذشت نهایتاً شش ماه از تجربه تلخ خیانت مختل شده و به خطر افتاده است حتما مراجعه به روانشناس و مشاوره خیانت به شما توصیه می شود.
تصور کنید یک مربی شخصی در سطح جهانی دارید که حاضر می شود به جای این که سرتان فریاد بزند که روی دستگاه تردمیل پلکانی بیشتر کار کنید بهترین ابزارهای مقابله را در اختیارتان می گذارد و کمک تان می کند تا به آرامی و توانمندی بر ذهن تان کنترل بهتری پیدا کنید به توصیه های هر فصل او گوش کنید، منطقی را که مبتنی بر پیشرفتهترین دانش مربوط به نگرانی و نشخوار ذهنی بخوانید و تمرین ها را دنبال کنید شاید وقتی بعد از کار روی باری از تمرین های عالی یک مشاور متوجه شدید که افکار منفی تکراری تان شبیه یک صدای پس زمینه از خیابان است، شگفت زده شوید. به جای این که دنبال آمبولانس خیالی بدوید شاید بهتر است تکیه بدهید و صرفاً تماشا کنید که تدریجاً از زاویه دیدتان محو می شود و آنگاه متوجه خواهید شد می توانید آن گونه که می خواهید زندگی کنید.
تله های ذهن تان را بعد از تجربه تلخ خیانت بشناسید
آشفتگی هیجانی اغلب به واسطه تجربه های ناراحتکننده یا بسیار استرس آور زندگی مانند خیانت و پیمان شکنی آغاز می شود. برخی از این رویدادها مانند خیانت گاهی آن قدر مهم هستند که وارد دوره هایی از درد و رنج روانی می شویم که ماه ها طول می کشند. در این زمان ذهن ما گرایش دارد موضوع واحدی را بارها و بارها تکرار کند. نمی توانیم فکر کردن به آن تجربه منفی را متوقف کنیم، مدام به دلیل آن اتفاق، اثراتش روی ما با این که آیا زندگی مان دیگر مانند گذشته خواهد بود یا نه فکر می کنیم. در چرخه های بی پایانی گرفتار می شویم، سعی می کنیم دیگر به آن فکر نکنیم، به دنبال مقصر اتفاقی که افتاده می گردیم یا نمی دانیم پس از این رویداد وحشتناک چگونه به زندگی ادامه دهیم.
زندگی می تواند از جهت های بسیاری از مسیر اصلی منحرف شود، فهرست تجربه های بد تقریباً بی پایان است. از دست دادن رابطه های ارزشمند، بی عدالتی ای که در حقتان صورت گرفته، برخورد نامنصفانه یا بدون صداقت، شکست عاطفی، تهدید سلامتی بعد از تجربه خیانت و یک اشتباه یا خطای جـدی تنها چند نمونه از این رویدادهای منفی زندگی هستند که به دنبال پیمان شکنی همسر تجربه می شوند و هنگامی که چیزهای بد برای آدم های خوب اتفاق می افتند، صحنه ای را برای تفکر منفی تکراری تدارک می بینند. در مورد آن رویداد، علل و پیامدهایش به علاوه اثراتش روی خودمان و آینده، اشتغال ذهنی پیدا می کنیم، وقتی چنین اتفاقی می افتد، تفکر منفی تکراری تبدیل به منبع سوختی می شود که به درد و رنج هیجانی مان شتاب بیشتری می بخشد.
مهارت یا هنری به نام خودتسکینی
خود تسکینی مهارتی است که در تمام زندگی و شرایط دردناک به کمک شما می آید. یک خوبی شکست دادن خیانت این است که پس از این اتفاق میدانید آمادگی و قدرت مواجه با همه ی مشکلات زندگی را به صورت قوی تر از قبل دارید و تقریباً هیچ چیزی نمیتواند شما رو غافل گیر کند.
در مراحل نخست درمان خیانت زناشویی، به ویژه اگر زوج ها مدت کوتاهی پس از کشف خیانت درمان را آغاز کرده باشند، ممکن است همسر آسیب دیده بیان کند که از لحاظ هیجانی در هم ریخته است و سخت تلاش می کند تا احساسات و رفتار خود را تنظیم کند. او ممکن است همسر و زندگی خود را غیرقابل پیش بینی و ناامن تجربه کند. همچنین خطر انتقام گیری فرد آسیب دیده، از همسر خود یا شخص سوم از طریق رفتارهای ویرانگر وجود دارد.ایجاد مرزهای روشن برای تأمین امنیت و مهار برای هر دو طرف ضروری است. این مرزبندی ممکن است دربرگیرنده توافق درباره درجه ارتباط همسر خیانت کار با شخص سوم رابطه باشد. این کار در مواردی که شخص خیانت کار هنوز به رابطه دوم خود پایان نداده است و نسبت به پایان دادن آن رابطه دو دل است بسیار پیچیده و دشوار می شود.
درمانگر می تواند از راهبردهای آموزش روانی و تغییر رفتار هدایت شده برای روشن کردن «قواعد تعامل» استفاده کند. ازجمله این قواعد، تعیین وقت استراحت و نیز وقت هایی برای بحث درباره حل مساله به گونه ای که زوجین بتوانند امور جاری خانواده را انجام دهند. مرزبندی باید درباره همه مسائل روشن باشد از جمله این که، چه مواردی و چگونه باید برای بچه ها، خانواده های طرفین و دوستان بازگو بشود یا نشود. در مواردی که بدرفتاری جسمی و یا روانی همسر وجود دارد، تعیین مرز در درجه نخست بر تأمین امنیت برای همسر آسیب دیده متمرکز خواهد شد و ممکن است دربرگیرنده جداسازی طرفین و نقل مکان یکی از طرفین به جای دیگر باشد. تفکر منفی تکراری و اثرات آن را بر هیجان منفی مورد کاوش قرار می دهد.
زوج خیانت دیده یاد خواهد گرفت چطور مشخص کند که تفکر منفی بیش از حد تکراری و کنترل ناپذیر شده است. علل و پیامدهای تفکر منفی تکراری توضیح داده شود و دستورالعملی گام به گام به همراه کاربرگ هایی ارائه می گردد که کمک خواهد کرد آغازگرها و تأثیر هیجانی شان را شناسایی کنید. رهنمودها و توصیه هایی مطرح می شوند تا مشخص شود چه زمانی این حال نیازمند درمان حرفه ای است.
راهکار پیشنهادی نهایی برای ارایه عکس العمل صحیح در برابر همسر خیانتکار
برای تکمیل ترمیم رابطه ای که به خیانت یک یا دو طرف رابطه منتهی شده بایستی:
تمام اتفاقات را که باعث خیانت شده بنویسید و بعد از خودتان بپرسید که کجا رابطه تان به بیراهه رفت و من حواسم نبود؟
چه اتفاقی بین ما افتاد و کجا این رابطه بین من و شریک عاطفی ام قطع شد؟
اگر رابطه به لحاظ کمیت و کیفیت خوب بود چه عاملی زمینه ساز خیانت شد؟
اگه می دیدید همسرتان از اول به شما دروغ می گفته اسا و شما به روی خودتان نمی آوردید، آن را هم حتما بنویسید.
سپس در یک صفحه مسولیت های خودتان را بنویسید: آیا به خودتان دروغ گفتید؟
آیا به روی خودتان نیاوردید؟
آیا از روز اول معلوم بود؟
آیا چیزی که من می خواستم با چیزی که او می خواست فرق می کرد؟
آیا ارزش های خودم را در این رابطه زیر پا گذاشتم؟
تمام کارهایی که شما در رابطه کردید را بنویسید و سپس مسولیت های طرف مقابل در رابطه تان را هم بنویسید.
در نظر بگیرید کجا باید از او بخشش بخواهید؟
کجا باید او را ببخشید؟
کجا از دست او عصبانی هستید؟
ریشه عصبانیت شما در انتظارات معقول و واقع بینانه قرار دارد یا انتظارات نامعقول و غیرواقع بینانه؟
در اجرای این تمرین حتما دقت کنید و موارد خواسته شده را با جزئیات و به صورت محرمانه برای خود یادداشت کنید. نوشتن موارد فوق می تواند در ارائه عکس العمل مناسب و منطقی شما در چنین شرایط تلخی بسیار مؤثر واقع شود.
بهترین واکنش در برابر همسری که می خواهد خیانتش را ادامه دهد چیست؟
اگر همسرتان میلی به اتمام خیانت ندارد ممکن است در عوض در مورد رو به رو شدن با شما جلوگیری کند. اگر همسر شما این گونه رفتار می کند (شریک خیانتش را می بیند و در این مورد به شما دروغ می گوید) ممکن است به جاسوسی، تعقیب و بحث و جدل کردن با او ترغیب شوید. اصرارش به ادامه آن با شما صادق باشد. در سوی مخالف، ممکن همسرتان همچنان به فریب دادن شما ادامه دهد. اگر از همسرتان در ماندن در این ازدواج تردید داشته باشد، سرک کشیدن و بحث و جدل کردن فقط باعث خشم، حس محبوس بودن، حس تحت فشار بودن و احساس این که مورد بدرفتاری قرار گرفته اید می شود. حال حدس بزنید که همه کاسه و کوزه ها (مشکلات ازدواج) بر سر چه کسی می شکند؟
کنم و به این خیانت ادامه بدم؟» فرد کمکم به این نتیجه می رسد که لذت خیانت، به هزینه هایش نمی ارزد و اینجا است که احساساتی می شود و به خانه بازمی گردد. با این که خیلی سخت و ناعادلانه است، بیشتر افرادی که خیانت کرده اند باید خودشان به این نتیجه برسند که ترک کردن ازدواجشان به سختی و هزینه هایش نمی ارزد. نمی توانید او را متقاعد به نرفتن کنید. در حقیقت این اصرار شما باعث دوری و سرکشی هر چه بیشتر او می شود. متأسفانه مرهمی به جز زمان و صبوری در چنین شرایطی مؤثر واقع نمی شود.
منبع:چمدون