ابومحمد جولانی کیست؟
ابومحمد جولانی، رهبر هیئت تحریر شام، از چهرههای کلیدی در جنگ داخلی سوریه است که با رهبری شورشیان اسلامگرا نقش مهمی در تضعیف دولت مرکزی و پیچیدهتر کردن بحران این کشور بازی کرده است. در حالی که سوریه به دلیل مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی به سمت سقوط پیش رفت، اقدامات نظامی جولانی و گروه او از جمله تصرف بخشهایی از شمال غرب کشور، تأثیری چشمگیر در این روند داشته است. آیا جولانی تسریعکننده سقوط سوریه بوده یا تنها یکی از بازیگران این تراژدی گسترده است؟
به گزارش زنهار، ابومحمد جولانی نمادی از پیچیدگیهای سیاسی و نظامی جنگ داخلی سوریه است. از یک جنگجوی گمنام در عراق تا رهبری یکی از قدرتمندترین گروههای شورشی سوریه. مسیر او با تغییرات استراتژیک، اتهامات نقض حقوق بشر، و تلاش برای بقا در شرایط دشوار سیاسی همراه بوده است. با سقوط سوریه و خروج بشار اسد از قدرت، نقش جولانی به یکی از نقاط محوری تحلیل اوضاع سیاسی و امنیتی این کشور تبدیل شده است. این تحولات نهتنها آینده جولانی، بلکه سرنوشت منطقه تحت کنترل هیئت تحریر شام را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
با آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، ابومحمد جولانی از یک جنگجوی گمنام به یکی از بازیگران اصلی این بحران پیچیده تبدیل شد. او که ابتدا بهعنوان فرمانده "جبهه نصرت"، شاخهای از القاعده در سوریه، شناخته میشد، به سرعت جایگاه خود را در میان گروههای شورشی تثبیت کرد. جولانی با بهرهگیری از مهارتهای نظامی و سیاسی خود، توانست گروهش را به یکی از قدرتمندترین نیروهای شورشی در سوریه تبدیل کند.
مسیر او، اما خالی از تناقض نبوده است. او در آغاز روابط نزدیکی با القاعده و حتی داعش داشت، اما با گذشت زمان، این ارتباطات را قطع کرد تا گروهش را از حاشیههای ایدئولوژیک به مسیری عملگرایانهتر هدایت کند. در سالهای اخیر، جولانی تلاش کرده است چهرهای میانهروتر از خود و "هیئت تحریر شام" ارائه دهد؛ سازمانی که از ادغام چند گروه شورشی تشکیل شد و بهویژه در استان ادلب به قدرت رسید.
از یک سو، او سعی داشته است با نهادسازی و ایجاد ساختارهای حکومتی محلی مانند "دولت نجات" کنترل خود را بر مناطق شمال غرب سوریه تثبیت کند. از سوی دیگر، با سرکوب گروههای افراطیتر مانند داعش و مقابله با مخالفان داخلی، در تلاش بوده است خود را بهعنوان نیرویی قابلاعتماد و حتی متحد احتمالی در برابر رژیم اسد به جامعه جهانی معرفی کند.
بیشتر بخوانید: درآمدهای هیئت تحریرالشام؛ از تاسیس بانک و فروش نفت تا فعالیت در رمزارزها و مصادره اموال/ با مغز متکفر اقتصادی تحریرالشام آشنا شوید/ اقتباس از قانون پولی عربستان!
اما این تلاشها همواره با چالشهایی روبهرو بوده است. بسیاری از منتقدان، جولانی را به سرکوب آزادیها و نقض حقوق بشر در مناطق تحت کنترلش متهم میکنند. با وجود این، او نشان داده است که چگونه با انعطافپذیری استراتژیک و تغییرات مداوم در رویکردهای نظامی و سیاسی، میتوان در میانه طوفانهای سیاسی و نظامی به بقا ادامه داد. آینده جولانی و "هیئت تحریر شام" همچنان به تحولات داخلی سوریه و سیاستهای منطقهای و بینالمللی وابسته است، اما نقش او در این بحران، بهعنوان نمادی از پیچیدگیهای جنگ داخلی سوریه، غیرقابل انکار است.
اطلاعات قطعی درباره هویت واقعی او همچنان مبهم است. نام مستعار "ابومحمد جولانی" در واقع بازتابی از وابستگی او به منطقه جولان است. او در مصاحبهای نام اصلیاش را "احمد شرع" اعلام کرده و گفته که در ریاض به دنیا آمده و در دمشق بزرگ شده است. بااینحال، گزارشهای متناقضی وجود دارد که او را متولد دیرالزور معرفی میکنند. درباره سال تولدش نیز اختلاف نظر وجود دارد، اما سازمان اینترپل آن را ۱۹۷۹ اعلام کرده است.
مسیر ورود به جهاد؛ از عراق تا سوریه
زندگی جولانی از زمانی وارد فاز نظامی شد که در سال ۲۰۰۳ به القاعده در عراق پیوست. حضور او در کمپ بوکا، زندانی که بسیاری از رهبران آینده داعش نیز در آن نگهداری میشدند، نقطه عطفی در شکلگیری ایدئولوژی و ارتباطات او بود. او در سال ۲۰۱۱، با شروع اعتراضات مردمی در سوریه، به این کشور بازگشت تا شاخهای از القاعده را تأسیس کند. جولانی در این مقطع فرماندهی "جبهه نصرت" را بر عهده گرفت که بعدها به یکی از قدرتمندترین گروههای مخالف دولت اسد تبدیل شد.
هیئت تحریر شام؛ تلاش برای استقلال
جبهه نصرت در ابتدا روابط نزدیکی با داعش داشت، بهویژه در سالهای ابتدایی جنگ سوریه، زمانی که هر دو گروه تحت تاثیر ایدئولوژیهای مشابه قرار داشتند و هدف مشترک آنها مبارزه با حکومت بشار اسد بود. اما در سال ۲۰۱۳، ابومحمد جولانی، فرمانده جبهه نصرت، تصمیم گرفت ارتباط گروه خود را با داعش قطع کند و گروهش را تحت نظارت القاعده قرار دهد. این تصمیم، نشانهای از تلاش جولانی برای حفظ هویت مستقل جبهه نصرت و پرهیز از انحلال کامل آن در داعش بود.
این ارتباط با القاعده نیز دوام چندانی نداشت. در سال ۲۰۱۶، جولانی دوباره تغییر استراتژی داد و اعلام کرد که جبهه نصرت دیگر وابسته به القاعده نخواهد بود. این اقدام به معنای شروع یک مسیر مستقل برای جولانی و گروهش بود. به دنبال این تغییرات، در سال ۲۰۱۷، هیئت تحریر شام با ادغام چندین گروه شورشی دیگر در شمال سوریه تشکیل شد. این اتحاد جدید به رهبری جولانی تبدیل به یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین گروههای شورشی در کشور شد، بهویژه در استان ادلب که به پایگاه اصلی قدرت جولانی تبدیل گردید.
با این تحولات، جولانی موفق شد موقعیت خود را در برابر گروههای رقیب و همچنین فشارهای داخلی و بینالمللی تثبیت کند. او همچنان تلاش میکند تا گروه خود را بهعنوان نیرویی میانهروتر و عملگرا در جنگ داخلی سوریه معرفی کند، بهویژه در مقابل اتهامات و چالشهایی که از سوی گروههای جهادی افراطی و جامعه جهانی به او وارد میشود.
با گذشت سالها از آغاز جنگ داخلی سوریه و تشدید درگیریها، حکومت بشار اسد عملاً کنترل خود را بر بسیاری از مناطق این کشور از دست داد. در نتیجه، دولت مرکزی سوریه به تدریج در برابر شورشیان و گروههای مختلفی که در جنگ داخلی فعال بودند، تضعیف شد. در این میان، هیئت تحریر شام با در اختیار گرفتن مناطق استراتژیک مانند استان ادلب، به یکی از بازوهای اصلی شورشیان تبدیل شد. جولانی بهعنوان رهبر این گروه، نقش مهمی در بهبود ساختار نظامی و سیاسی هیئت تحریر شام ایفا کرد و تلاش کرد تا گروهش را به یک نیروی تأثیرگذار در معادلات جنگی سوریه تبدیل کند.
نقش جولانی در هماهنگی میان گروههای شورشی و مقابله با نیروهای وفادار به بشار اسد، بهویژه در شمال غرب سوریه، نقشی کلیدی و انکارناپذیر بود. او با استفاده از منابع و توانمندیهای هیئت تحریر شام، توانست قدرت خود را در منطقه تثبیت کرده و آن را به یک نیروی مهم در معادلات سوریه تبدیل کند. با این حال، این پیشرفتها و دستاوردها هزینههای بسیاری داشت و با انتقادهای زیادی روبهرو شد. منتقدان و مخالفان جولانی او را به بهرهبرداری از هرجومرج جنگ و بحرانهای انسانی برای تحکیم قدرت شخصی خود متهم کردهاند. این انتقادات بهویژه در مورد اقدامات سرکوبگرانه هیئت تحریر شام در برخی مناطق تحت کنترل این گروه مطرح شده است.
در نهایت، جنگ داخلی سوریه و تحولات آن نه تنها منجر به سقوط حکومت بشار اسد در بسیاری از مناطق شد، بلکه زمینهای برای ظهور و قدرت گرفتن شخصیتهایی مانند جولانی فراهم آورد. با این وجود، آینده جولانی و هیئت تحریر شام همچنان به شدت به تحولات منطقهای و بینالمللی بستگی دارد.
ادلب؛ پایگاه اصلی جولانی
ادلب، بهعنوان یکی از آخرین سنگرهای شورشیان، اکنون به پایگاه اصلی هیئت تحریر شام و جولانی تبدیل شده است. این منطقه که قبل از جنگ حدود ۲.۷ میلیون نفر جمعیت داشت، اکنون پذیرای بیش از ۴ میلیون نفر است که بسیاری از آنها آوارگان داخلی هستند. جولانی از طریق "دولت نجات"، نهادی که زیر نظر هیئت تحریر شام فعالیت میکند، خدماتی مانند آموزش و بهداشت را ارائه داده و امنیت منطقه را تأمین کرده است.
تغییر چهره؛ از جهاد به سیاست
در سالهای اخیر، ابومحمد جولانی تلاش کرده است تا تصویری معتدلتر از خود و گروهش به جهانیان ارائه دهد. در مصاحبهای با شبکه پیبیاس، او اعلام کرد که دیگر از ایدئولوژی جهانی القاعده حمایت نمیکند و تمرکز اصلیاش تنها بر سوریه و سرنگونی حکومت بشار اسد است.
جولانی همچنین تأکید کرد که هیئت تحریر شام دیگر تهدیدی برای امنیت غرب یا منطقه نیست و هدفش تنها مبارزه با رژیم اسد و ایجاد یک سوریه آزاد است.در راستای این تغییرات استراتژیک، جولانی اقداماتی عملی نیز انجام داده است.
یکی از این اقدامات مقابله با گروههای جهادی افراطی همچون داعش و القاعده بوده است. او توانسته است برخی از پایگاههای القاعده را در مناطق تحت کنترل خود تعطیل کند و برخی از رهبران این گروهها را بازداشت نماید. این اقدامات نه تنها برای تثبیت قدرت داخلی گروه هیئت تحریر شام مهم بوده، بلکه نشان از تلاش او برای نشان دادن تفاوتهای فکری و عملی با دیگر گروههای افراطی دارد.
چالشهای پیشرو و آینده مبهم
اگرچه بشار اسد از قدرت کنار رفته است، اما بحران در سوریه همچنان ادامه دارد و کشور درگیر تنشها و جنگهای داخلی بیپایانی است. در این شرایط، ابومحمد جولانی و گروه تحت رهبری او، هیئت تحریر شام، با چالشهای فراوانی روبهرو هستند. از یک سو، فشارهای بینالمللی بر جولانی ادامه دارد؛ ارتباطات گذشتهاش با القاعده و سابقهای که به عنوان یکی از چهرههای افراطی شناخته میشود، موجب شده است که او تحت تعقیب قرار گیرد. ایالات متحده برای هرگونه اطلاعات منجر به دستگیری جولانی، جایزهای ۱۰ میلیون دلاری تعیین کرده است.
از سوی دیگر، برخی از گروههای شورشی و جهادی که از رویکرد معتدلتر جولانی و تغییرات استراتژیک او ناراضی هستند، او را به خیانت و تساهل بیش از حد متهم میکنند. این انتقادات و فشارها از دو سوی داخلی و خارجی، جولانی را در وضعیتی پیچیده و بحرانی قرار داده است. در حالی که او تلاش میکند تا گروهش را به یک نیروی سیاسی و نظامی مؤثر تبدیل کند، هنوز هم با موانع بزرگی در برابر دستیابی به اهداف خود روبهروست.
پایان جنگ یا آغاز مرحلهای نوین؟
با سقوط حکومت اسد، نقش جولانی بهعنوان یکی از شخصیتهای محوری در آینده سوریه پررنگتر شده است. او اکنون در میانه مسیری قرار دارد که میتواند بهطور کامل آینده سیاسی کشورش را متحول کند یا او را به یکی از رهبران شکستخورده تاریخ منطقه تبدیل کند. آیا او میتواند در این فضای پرتنش به اهداف خود دست یابد؟ تنها زمان پاسخ این پرسش را خواهد داد