دختر ۱۱ ساله تهرانی قربانی دسیسه شیطانی پدرخوانده متجاوز
مرد شیطان صفت در اقدامی شوم به دختر نوجوان همسرش تجاوز می کرد و این دختر بیچاره را با تهدید وادار به سکوت می کرد که سرانجام راز شوم او برملا شد و به جرم تجاوز در زندان می باشد.
به گزارش زنهار، زن جوان بعد از ازدواج دوم دخترش در نزد وی زندگی می کرد که به رفتار دخترش مظنون می شود و بعد از اینکه دخترش راز شوم خود را بازگو می کند معلوم می شود او قربانی تجاوز وحشیانه پدرخوانده شیطان صفت شده که در غیاب مادرش مورد آزار واقع می شده است. مرد شیطان صفت در تصمیمی شوم دختر خوانده ۱۱ ساله اش را آزار داد. این ابلیس صبح دیروز در دادگاه کیفری استان تهران اصرار بر بی گناهی کرد.
یک ماه قبل
رسیدگی به این پرونده از یک ماه قبل به دنبال شکایت یک زن جوان در دستور کار پلیس قرار گرفت. مادر گریان به ماموران پلیس گفت: مدت یک سال و نیم است که با همسر دومم به نام محسن ازدواج کرده ام. او سر کار نمیرود و مرد بدخلقی است، اما من همه سختیهای زندگی را تحمل کرده ام و همراه دختر ۱۱ساله ام مهسا در خانه محسن زندگی میکردیم.
مدتی بود که متوجه شدم دخترم به افسردگی مبتلا شده است. وقتی با او صحبت کردم، حرفهای تکان دهندهای زد. دخترم میگفت چند بار محسن در غیاب من او را آزار داده است.
تایید اقدام شوم
به دنبال شکایت این زن، دختر نوجوان به پزشکی قانونی معرفی شد. وقتی کارشناسان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کردند مهسا مورد آزار قرار گرفته است، محسن بازداشت شد و جرم سیاهش را گردن گرفت.
پدرخوانده شیطان صفت دیروز در شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه زن جوان در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات زندگی اش گفت: چند سال قبل به خاطر اعتیاد همسر اولم از او جدا شدم و سرپرستی مهسا را به عهده گرفتم. یک سال و نیم قبل شوهر خواهرم، محسن را که در یک آژانس کار میکرد به من معرفی کرد و ما با هم ازدواج کردیم. محسن از همسر اولش یک پسر ۱۵ ساله و یک دختر ۴ ساله دارد که با همسر اولش زندگی میکنند.
وی ادامه داد: مدتی پیش متوجه رفتارهای عجیب دخترم شدم. او دیگر حاضر نبود حتی برای لحظهای با پدرخوانده اش در خانه تنها بماند. وقتی با او صحبت کردم، به من گفت چند بار شوهرم در غیاب من او را آزار داده است.
مهسا میگفت وقتی من به خرید یا حمام میرفتم محسن سراغ او میرفت و با تهدید او را آزار میداد. من اول حرفهای دخترم را باور نکردم، اما از حالت روحی او متوجه شدم که حقیقت را میگوید.
وی در حالی که اشک میریخت گفت: این ماجرا تأثیر بدی بر روحیه دخترم گذاشته است و او دیگر قادر نیست به خوبی درس بخواند، به افسردگی مبتلا شده و مدام گریه میکند.
دخترم حتی به شب ادراری مبتلا شده است. آن قدر روحیه مهسا بد است که امروز نتوانست در دادگاه حاضر شود. من از طرف او از محسن شکایت دارم و برایش اشد مجازات را میخواهم.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و جرمش را انکار کرد. وی گفت: همسرم به دروغ مرا متهم کرده که دست به چنین جنایت سیاهی زده ام. من هرگز فرزند خوانده ام را آزار ندادم.
بنابر این گزارش، در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
خراسان